جانبازان اعصاب و روان دربرابر سکوت شهر!


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





جانبازان اعصاب و روان دربرابر سکوت شهر!
نویسنده : محمدرضا عباسیان 09148023199
تاریخ : جمعه 28 فروردين 1394

جانبازان اعصاب و روان دربرابر سکوت شهر!


بسم الله الرحمن الرحیم
تفقد از حال جانبازان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که از جان و مال و خانواده شان برای حفظ دین و ایمان و مال و ناموس مردم گذشتند همواره یکی از تکالیف و تعهدات ما در مقابل ایشان است. در میان ایشان جانبازان اعصاب و روان از مظلومیت مضاعفی برخوردارند ضمن اینکه خانواده های ایشان نیز شریک دردهای جانباز هستند. برای آشنایی با وضعیت زندگی این جانبازان مصاحبه ای را با آقای جلالی مربی ورزش جانبازان اعصاب و روان که از نزدیک با این جانبازان برخورد داشته و در زندگی ایشان وارد شده، ترتیب دادیم.

فرهنگ نیوز: جانباز اعصاب و روان در اثر چه حادثه ای جانباز می شود؟ ابعاد مریضی و مشکلات این جانبازان چیست؟

اجازه بدهید کمی در مورد چرایی جانباز شدن این عزیزان صحبت کنم. نگاه کنید در طول تاریخ بسیار رزمنده و جانباز و شهید داشته ایم که در راه ایمان و عقاید خود به میدان جنگ می رفتند. جانباز کسی است که به خاطر ایمانش به خدا و پیغمبر و با اراده شخصی خودش به میدان کارزار رفته و در صحنه جنگ زخمی شده و جانباز نامیده می شود. رزمندگان دفاع مقدس از دانشگاه و خانواده و شغلشان گذشتند و به میدان جنگ رفتند زیرا به امام و فرمان او ایمان داشتند.

در دفاع مقدس رزمندگان با یک کشور درگیر نبودند، قریب به 38 کشور جهان به عراق کمک می کردند ضمن اینکه با دشمنان خودی همچون مجاهدین خلقی ها هم درگیر بودند، منافقین در نیروهای خودی نفوذ می کردند و مثلا به یکباره نارنجک در اتاق فرماندهان می انداختند. شرایط محیطی و آب و هوایی برای همه رزمندگان مناسب نبود، حیوانات عجیبی که در آنجا آزار می دادند. خوب شرایط جنگ هم که شرایط خاصی است. شما فکر کنید یک رزمنده مدام در کنارش می بیند دوستانش را که به وضع فجیعی کشته می شوند، سختی های مختلف به او فشار می آورد و در آخر هم یک بمب در کنارش منفجر می شود و موج انفجار او را می گیرد و بسیاری از جانبازان اعصاب و روان به این شکل جانباز می شدند.

حالا همه این جانبازان با درصدهای مختلف جانبازی شرایط مشکلی را در زندگی دارند. این جانبازان خانواده دارند، باید دنبال دوا و درمان خودشان باشند، دختر و پسری دارند که باید عروس و داماد کنند و حداقل می توان ادعا کرد هرگونه مشکلی که در زندگی امروز ما وجود دارد مثل مسکن و گرانی گریبانگیر ایشان هم هست.


اینها کسانی اند که بخاطر حفاظت از ناموس ما و بخاطر امنیت و پیشرفت این سرزمین الان دوران سخت جانبازی را تحمل می کنند. بنده با جانبازان اعصاب و روان کار می کنم با جانبازان شیمیایی و قطع نخاعی هم کار می کنم، باور کنید زندگی سخت و مشقت باری دارند که هیچ عقل سلیمی و هیچ کشوری چنین کسانی را که بخاطر دفاع از مملکتشان به این وضعیت دچار شدند در مشکلات مادی زندگی شان رها نمی کند ضمن اینکه مردم کشور از ایشان تجلیل می کنند.

از میان جانبازان مختلفی که وجود دارد بگذارید از جانبازان مظلوم اعصاب و روان بگویم.

کسی که دندان درد دارد، می فهمد و به دندان پزشک مراجعه می کند اما جانباز اعصاب و روان چه می کند! دندان ایشان درد می کند، دهانش باد می کند اما متوجه نمی شود، اعصاب دردی ایشان کار نمی کند چون درد زیادی کشیدند. پزشک ها و روانشناسان کار می کنند تا بفهمند چه مشکلی برای این جانباز اتفاق افتاده تا هم داروهایش را مشخص کنند و هم درمانش جهت دار شود.

این جانبازان اصلا متوجه درد در بدنشان نمی شوند، به یکباره می بینیم صورتشان زخم برداشته، در آسایشگاه همدیگر را می زنند و متوجه نمی شوند حالا چگونه می توان از این عزیزان قدردانی کرد؟ من فکر می کنم ایشان از دین ما دفاع کردند و الان هر گونه دین و جایگاهی که در زندگی داریم مدیون ایشانیم.



فرهنگ نیوز: برخورد جامعه با این جانبازان و خانواده هایشان چگونه است؟ مسئولان مربوطه چه اقداماتی در جهت رسیدگی بهتر به حال این جانبازان انجام می دهند؟

جانباز نشان داده است که به جامعه خود وفادار است. جانبازی در تهران داریم به نام هاسوس کشیش دانیالیان که یک جانباز مسیحی و قهرمان پینگ پنگ است. از خانواده های یهودی و مسیحی دعوت می شود که در کشور های اروپایی زندگی کنند از این خانواده هم بارها و بارها دعوت شده اما ایشان می گوید اینجا وطن من است و نمی توانم اینجا را ترک کنم و او می گوید من از شرف و خانه ام دفاع کردم. یک مسیحی با این اعتقاد حاضر به قبول جانبازی شده و به جانبازی خودش افتخار می کند.

اما باید سوال پرسید جامعه هم به ایشان وفادار بوده است؟! یک روز دیدم یکی از جانبازان زیر چشمانش باد کرده و سیاه شده. از او پرسیدم چی شده؟ گفت هیچی متوجه شدم که چقدر متمدنم! دیروز در میدان ونک دیدم پاچه های یک خانم بالاست و به او گفتم که خانم لطفا پاهای خود را بپوشانید. برگشت به من گفت: آدم ریشو! از انقلاب گذشته، اینها هم نشانه های تمدن است. این جانباز هم رفت وسط حوض های میدان و پایین تنه خودش را برهنه کرد و فریاد می کشید مردم ببینید که من چقدر متمدنم!

در همین خاطره ببینید چه کسی مریض است؟ چه کسی جانباز است و مشکل دارد؟ چه کسی از دنیا عقب است؟ پیغمبر ما مردم را آزار می داد یا همین قدرت های جهانی؟

من نمی دانم اینجور آدم ها چگونه در این مملکت امام زمانی شکل گرفته اند! در مدارس و آموزشگاه های ما چه چیزی آموزش داده می شود! این دخترهای خود ما هستند که حجاب و عفتشان را از دست می دهند و مردهای ما که غیرت و حمیت خود را فراموش کرده اند.

کدام مملکت از جانبازهایش اینگونه تجلیل می کند. در اتوبوس ها و متروها صندلی مخصوص جانباز وجود دارد اما چه کسانی از این صندلی ها استفاده می کنند. متاسفانه هم مسئولین و هم مردم توأمان در مورد جانبازان و خانواده هایشان غفلت دارند. باور کنید که اینها قهرمانهای جنگ اند.

وقتی به تاریخ نگاه می کنیم، می بینیم که تا قبل از انقلاب اسلامی اراضی این کشور را از سر سادگی و ترسویی به بیگانگان بخشیدند اما شما می بینید که جنگ تمام عیاری بعد از انقلاب با ما شروع شد و همین جوانان این ملت نگذاشتند یک وجب از خاک به دست بیگانگان بیافتد. این خانواده ها و همسران جانبازان بیشترین فداکاری ها را برای این مملکت کردند که متاسفانه مغفول واقع شدند.

فکر می کنم باید رجوع دوباره ای به آموزه های دینی خودمان داشته باشیم. به جوانمردی، غیرت، حیا، وفاداری برای کسانی که جانشان را برای ما به خطر انداخته اند. توجه به این جانبازان توجه به خداست. پس باید یک توجه جدی به خود خدا داشته باشیم. سعی کنیم در روز چند حسنه داشته باشیم.

در بسیاری از مراکز درمانی، جانبازانی را می بینم که واقعا با گمنامی زندگی می کنند. از فرماندهان و قهرمانان جنگ بودند و الان با بی توجهی و حتی سوء برخوردها مواجه اند و ایشان به واسطه نیتهای خالصشان تحقیرها را تحمل می کنند.

باید مراکزی درست شود و از کسانی که تخصص و علاقه به کار برای جانبازان دارند استخدام شود.

کدام مسئول شهرداری به تفقد از خانواده های جانباز در محدوده خودش پرداخته، نفس فقط دیدار یک خانواده جانباز و خانواده شهید و گوش کردن به درد ایشان کافی است، هیچ چیز دیگر هم نمی خواهد. باید توجه جدی از سوی مسئولان و مردم جامعه به قشر ایثارگر شود. باید احترام گذاردن و به چه کسی احترام گذاشتن را یاد بگیریم به کسی که صاحب مکنت و مال دنیا ست یا کسی که برای ما شرف و عزت به ارمغان آورد. باور کنید که اینها دین ما را به ما هدیه دادند.

متاسفانه دوستانی هستند که حاضرند از تمام پیکرهای مطهر این شهدا بگذرند و به بسیاری از مطامع دنیوی برسند. آخر این جانبازان تا کی زنده اند که این سوء استفاده ها از ایشان می شود. مشکلات عجیبی گریبانگیر ایشان است.

فرهنگ نیوز: چگونه جانبازان می توانند سلامتی خود را تا حدودی دست یابند و یا نیرویی کارا در جامعه باشند؟

هر انسانی وقتی مریض می شود و به گوشه بیمارستان یا درمانگاه یا حتی خانه اش قرار می گیرد بعد از مدتی حوصله اش سر می رود، احساس بی اهمیتی و بی هدفی می کند، غذا نمی خورد، اندامش تغییر می کند، اصلا جوهره انسان در تحرک است و وقتی این جانباز به حرکت می افتد از درصد جانبازیش کاسته می شود، بارها مشاهده شده است که جانبازان با همین ورزش کردن توانسته اند هم شادابی بدنشان را تامین کنند و هم به معنویت بیشتری پرداخته اند.

در ورزش وسایل، محیط پیرامونی، وزن شخص و بهداشت ایشان بسیار رعایت می شود. در آسایشگاه ها به بهداشت عمومی جسمی جانباز بسیار توجه می شود اما بارها گزارش هایی را برای روسا داده ایم که بهداشت روحی جانباز بسیار مهم تر است و باید توجه جدی به آن شود. البته پرسنل درمانگر بعضی وقتها دو شیفته کار می کنند چون کمبود نیرو وجود دارد، درآمدهای پایینی دارند برای همین در رسیدن به جانباز هم کم حوصلگی و سستی بخرج می دهند، یا مثلا ناملایماتی در زندگی اجتماعی داشته اند در این وسط جانباز متضرر می شود. ضمن اینکه نیرویی که به خدمت جانبازان مشغول است مورد تشویق نه تنها جامعه بلکه حتی روسای مجموعه هم قرار نمی گیرد، نیرویی که به نظافت جانبازان می پردازد کار سختی دارد که باید مورد تشویق و تقدیر قرار گیرد. البته این پرسنل با تمام نیات خالصی که به عشق خدا و پیغمبر دارند کار می کنند اما همه اینطور نیست و بلکه «من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق»

بنده در گذشته مسئولیت ورزش جانبازان استان تهران داشتم که بایکی از دوستان می رفتم به جنوب شهر و به این جانبازان سرکشی می کردیم. یک جانبازی بود که زخم عجیبی داشت و نزدیک 220 کیلوهم وزنش بود. از دوتا پا جانباز بود و نمی توانست تحرک داشته باشد و اتفاقا میهمان از شهرستان هم برایشان می آمد و تمام مشکلات این جانباز بر گردن همسرش بود که ما دیدم بنده خدا دیسک کمر گرفته بود. خوب ما ایشان را می بردیم باشگاه ورزشی جانبازان بهمن و با او بدنسازی کار می کردیم. بعد از یکسال و نیم که مربی ها بسیار با این جانباز کار کردند الان می تواند وزنه های 200 کیلویی را پرس کند و در حال حاضر هم مربی ورزشی استان تهران در سپاه پاسداران است. خوب این یک قضیه اتفاقی بود که در روز جانباز رفتیم دیدن او و بعد از کنج خانه به باشگاه آوردیم و الان یک نیروی کارا در جامعه شده است.

مورد دیگر خانم حبیب وطن یک مربی تکواندو در تهران است. ما از ایشان خواستیم که برای خانواده های جانبازان مربی گری ورزشی کنند. ایشان کاری کرد که من همیشه از این خاطره به خوبی یاد می کنم. خانم حبیب وطن از خانواده های جانبازی که بعلت وجود جانباز در خانواده یشان دچار اضطراب و استرس و یاس ناگهانی شدند تفقد می کرد و به ایشان امید می بخشید که این خانواده ها در مسابقات استانی مقام آوردند. پس هستند کسانی که واقعا دوست دارند به جانبازان کمک کنند و باید ایشان را گرد هم آورد.

غصه من اینست که این اتفاقات بطور مقطعی صورت می گیرد و اصلا جریانی برای پروراندن جانبازان در کشور وجود ندارد و اینگونه حرکت ها هم تداومی ندارد. جامعه هم بصورت مقطعی به جانبازان توجه می کند مثلا یک روز جانبازی باشد یا همین مصاحبه شما را بخوانند و کمی به فکر این گروه ایثارگر بیافتند. البته باید مسئولین این امر بفکر باشند که جریانی در جامعه برای توجه به جانبازان و خانواده های مظلوم ایشان بوجود آید.



فرهنگ نیوز: وضعیت خانواده های این جانبازان چگونه است؟ چه برخوردی با جانبازشان دارند؟

این جانبازان اعصاب و روان، خانواده خود را در تنگنا قرار داده اند، خانواده به شدت در فشار مریضی این جانباز و عوارض ناشی از آن هستند. اکثر این جانبازان در فقر زندگی می کنند و بارها دیده شده که خانواده های درجه دو و سه به خاطر وضعیت تورم به خانواده جانباز وصل می شوند و حقوق ماهیانه او را که از بنیاد شهید پرداخت می شود بین خود تقسیم می کنند. خانواده هایشان در یک اتاق زندگی می کنند.

خوب بچه های این جانبازان هم مثل بچه های ما هستند. در سطح شهر راه می روند و زیور آلات و امکانات دنیوی را می بینند. مدام از پدر جانبازاش می پرسد چرا من نمی تونم موبایل داشته باشم. چرا ما ماشین نداریم، چرا هرکس می فهمد من بابام جانباز است از من دوری می کند!! چرا به چادر پوشیدن ما می گویند عقب ماندگی؟! چه خبر است. چه کار می کنیم. من اعتقاد دارم پیشوای این زنان حضرت زینب و حضرت زهرا سلام الله علیهما هستند. من نمی دونم اما آنچه که در جامعه می بینیم به زن های بد حجاب احترام گذاشته می شود، نقد و انتقادشان خریدار دارد ولی زن جانباز در محله خودش هم مضیقه دارد.

حالا شما دقت کنید خانواده جانباز و شهید این فجایع را در جامعه می بیند، آیا از خود سوال نمی کند که چرا ما باید جانباز و شهید می دادیم در حالی که مردم دین خود را نمی خواهند و کسانی هستند که به انقلاب و اسلام پایبند نیستند. البته ایشان هیچ وقت پشیمان نمی شوند چون با خدا و حضرت زهرا سلام الله علیها معامله کردند.

با تشکر از وقتی که برای سایت خبری تحلیلی فرهنگ انقلاب اسلامی گذاشتید.

بنده هم امیدوارم که مردم جامعه با نگاه دوباره ای به جانبازان خصوصا جانبازان قطع نخاعی، اعصاب و روان و شیمیایی توجه جدی به ایشان و خانواده هایشان نشان دهند تا بلکه مسئولین نیز با مدیریت های صحیح مشکلات زندگی این عزیزان را مرتفع سازند تا خداوند متعال از همه ما راضی باشد.

 




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبادل لینک هوشمند

.متشگرم از خداوند ارزوی توفیق برایتان دارم






آمار مطالب

:: کل مطالب : 633
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 4
:: باردید دیروز : 12
:: بازدید هفته : 57
:: بازدید ماه : 1177
:: بازدید سال : 3252
:: بازدید کلی : 91947

RSS

Powered By
loxblog.Com