ماهيت حكومت قاجار


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





ماهيت حكومت قاجار
نویسنده : محمدرضا عباسیان 09148023199
تاریخ : شنبه 28 فروردين 1395

:دوره قاجاريه ، فصل دوم :ماهيت حكومت قاجار  
استبداد و جنايت شاهان (1) 
اين سربازهاى بيچاره (را) از اطراف آورده بودند، به آنها نان نمى دادند، كالسكه اعليحضرت همايونى از طرف حضرت عبدالعظيم مى رفت ، اينها جمع شده بودند آنجا شكايت كنند، يكى هم سنگى زده بود، فرستاد اينها را از قرارى كه در تاريخ هست آوردند و جمع كردند اينها را و گفت اينها را خفه كنيد، عده كثير اينها را خفه كردند تا يكى از مستوفى الممالك بود، او بود رفت فرياد كرد: آخر اين چه كارى است ، شفاعت كرد يك همچو مردمى بودند، يك همچو مستبدهايى بودند آن محمد على ميرزايش را همه مى شناسند چه آدم ، چه جانورى بوده است ، ديگرانش هم همين طور.(27)
استبداد و جنايت شاهان (2) 
شما نمى دانيد كه وقتى كه مى خواست حكومت به قاجار برسد و يك انقلابى بود كه يك رژيمى را، رژيم سلطنتى را به يك رژيم سلطنتى ديگرى يعنى يك طايفه اى را از بين ببرند و طايفه اى ديگر بيايند آقا محمد قاجار در ايران چه كرد و برج هائى كه از سرهاى مردم درست كرد وامثال اينها.(28)
استبداد و جنايت شاهان (3) 
آنوقت اگر يك نخست وزير را مى كشتند، يك بساطى مى شد، شاهمردگى همان و به هم ريختن سرتاسر ايران اينطور بود، تا شاهمردگى مى شد سرتاسر ايران به هم مى خورد.(29)
استبداد و جنايت شاهان (4) 
در قاجاريه آن قدر از ناصرالدين شاه تعريف كردند و شاه شهيد و نمى دانم امثال ذلك ، در صورتى كه يك ظالم غدارى بود كه بدتر از ديگران شايد. آن تبليغات كه در آن وقت بود هميشه بوده است .(30)
ضعف حكومت در برابر بيگانگان (1) 
در بعضى از اوقات كه در چندين سال پيش از اين يك اولتيماتومى آنها(31) ميدادند به ايران مثلا، با همان لفظى كه آنها، تشرى كه آنها مى زدند هر امرى را كه مى خواستند، به مجلس تحميل مى كردند و به دولت تحميل مى كردند، اينها هم نسبت به ملت خودشان همين طور: همچو كه صحبت حكومت نظامى مى شد ديگر مردم بكلى به واسطه خوفى كه از اينها داشتند، بكلى خودشان را مى باختند.(32)
ضعف حكومت در برابر بيگانگان (2) 
اگر يك مطلبى فرض كنيد در يك دولت كوچكى واقع مى شد بر خلاف ميل شوروى مثلا يا بر خلاف ميل آمريكا، كافى بود كه آمريكا يا شوروى يك تشر بزنند، با همان يك تشر مساله ختم مى شد، يا مثلا در آنوقتى كه انگلستان قدرتش زيادتر بود از ديگران ، يك كشتى را بياورند در اين آب هاى نزديك ايران ، يك كشتى را كه آوردند اينجا، ديگر نه مجلسش توانست حرفى بزند و نه دولتش و هر چه آنها مى خواستند، تحميل مى كردند.(33)
ضعف حكومت در برابر بيگانگان (3) 
چى است مسئله ؟ چه شده است ايران ؟ چه قصه اى در ايران واقع شده است كه سابق اگر چنانچه در زمان سلاطين سابق ، در زمان قاجار، در زمان پهلوى اگر يك كلمه در آن جا مى گفتند اينها تمام كنار مى رفتند، اگر يك تشر مى زدند آنها خلع سلاح مى شدند، چه شده است كه حالاپاسدارهاى ما هم اعتنا به آنها نمى كنند؟ براى اين كه آن وقت مردم را خواب كرده بودند، تبليغات دامنه دار دشمن هاى اسلام ، مردم را خواب كرده بودند، از هم جدا كرده بودند، شهرها از هم جدا بود، احزاب مختلفه همه با هم مختلف بودند، حكومت ها همه دست نشانده بودند، اما امروز مسئله اين نيست ، امروز ايران بيدار شده است ، امروز اسلام در ايران رواج پيدا كرده است .(34)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (1) 
در وقتى كه من بچه بودم در خمين يك حكومتى بود كه اين ، يكى از خوانين آن اطراف را گرفته بود و حبس كرده بود ، بعد از همان خوانين چند نفرى با تفنگ آمدند و حكومت را گرفتند و بردند و مردم هيچ عكس ‍ العملى نشان ندادند بلكه خوشحالى هم مى كردند.(35)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (2) 
مثل سابق نباشد كه اجاره مى دادند يك استانى را، اجاره رسمى ، چقدر بدهد تا اينكه اين در اين استان برود، و آن وقت رفت بايد چقدر بدهد و چقدر درآورد تا آن را ادا كند و براى خودشان چقدر باشد قضيه تيول بود. يك جائى را به يك نفرى به اجاره ، تيول مى دادند، اين بايد برود مردم را آنقدر بدوشد كه آن مقدارى را كه بايد به مثلا آن نخست وزير آنوقت يا آن فرض كنيد كه فرمانفرما و آن كسى كه در راس بود بايد ادا كند، ادا كند. خوب قهرا خودش هم كه رفته براى اين كار براى خودش هم ببندد بار خودش را. وقتى وضع اينطور شد كه از اول آن كسى كه صدر اعظم بوده است ( آنوقت ، صدراعظم آنوقت منشاء امور بود) صدراعظم آن حكومت را ، استانهائى را كه مى خواست بفرستد، اجاره مى داد آنجا يك تيول بوده اين استان ، استان كرمان است ، كم درآمدتر است ، كمتر. استان خراسان زيادتر در آمد دارد، استان آذربايجان زيادتر، روى در آمد آنجا و اينكه ثروتمندهاى آنجا چقدر هستند، چقدر مى شود از آنها اين استفاده بكند.(36)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (3) 
اين را يادم هست ، كه حالا در چه وقتش بود نمى دانم ، اگر يك كسى را استاندار آذربايجان - مثلا- مى كردند، اجاره مى دادند به آنها، يعنى اين آدم بايد مثل پنجاه هزار تومان يا ده هزار تومان آنوقت بدهد به آن كسى كه بايد اين را سر آن كار بگذارد( نخست وزيرش ، خودش يا صدر اعظمش ) بايد اينقدر بدهد كه برود استاندار آذربايجان بشود . اين به آنجا كه مى رفت چون اجير است و اينقدر گرفته بايد دو مقابل ، آنجا بگيرد يا بيشتر تا اينكه خوب ، هم مال الاجاره را بدهد، هم نفع ببرد. وضع اينطور بود كه اجاره بندى بود، آذربايجان چون بزرگتر بود زيادتر، همدان چون كوچكتر بود كمتر، همه روى يك اجاره بندى خاصى بود كه روى اين اجاره بندى استاندار تعيين مى شد يا فرض كنيد كه فرماندار تعيين شد.(37)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (4) 
يك وقت در بعضى از حكومتها تيول مى كردند، خراسان را مى دادند دست يك عده تيول ، او چقدر مى داد براى اين ، فرض كنيد كه در پول آنوقت پنجاه هزار تومان ، پول پنجاه هزار تومان آنوقت ، پنجاه ميليون هم بيشتر بود و به او خراسان را مى دادند، برو سراغ خراسان ، يعنى ديگر هم ما هر چه صدا از خراسان بلند بشود و هر چه از ظلم تو گفته بشود ما اعتنا نميكنيم . تو برو، آنجا مال تو. آنجا هم مردمش و عرض بكنم ناحيه اش و در آمدش مال اين بود، اين بايد اين پنجاه هزار تومانى كه اينجا به نخست وزيرش داده است يا به صدر اعظم داده است ، بايد اين پنجاه هزار تومان را در آورد و چندين پنجاه هزار تومان هم براى خودش در آورد، براى اينكه يك تجارتى بود ، فروخته بودند اينجا را، اين پول او را بايد بدهد، بايد به نفع هم ببرد. اين با مردم چه مى كرد، با كدخداهاى ده يا بست وبند مى كرد و ده را ميچاپيد يا اگر كد خدايى بود كه يك تخلفى مى كرد، آنطور مى كرد كه شاه مخلوع به مردم .(38)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (5) 
من از زمان احمد شاه تا حالااين رژيم زمان احمدشاه را ديده ام ، اواخر آن رژيم را از زمان رضا شاه و پسرش را تمامش را تامنتهى شده به حالاآن چيزى كه اسباب ضعف دولت و جدائى مردم از آن دولت هستند آن عبارت از كيفيت مسلمان هاست ، كيفيت عمل همه دستگاه هاست ، يعنى يك حكومتى كه در يك جايى مى رود، در مركز كارهايش را درست كرده بود و رشوه هايش را به آنهايى كه بايد بدهد، داده بود، آنها هم اجازه اينكه هر كارى مى خواهد بكند داده بودند و هركارى در آنجا مى كرد يا كسى جرات نمى كرد صحبت كند يا اگر مى كرد اثر نداشت اين منحصر به آن رده بالانداشت همه رده ها تا آخر وضع اينطورى بود در بعضى از اوقات ، در بعضى از جاها يك حكومتى كه آنوقت مى خواست برود، كه حالا استاندار بوده ، از فرض كنيد خراسان مى خواست يك كسى برود به حسب اختلاف در آمد در آنجا براى استاندار و براى حكومت ، او اجاره مى كرد آنجا را، تيول بود خراسان ، تيول مثلا فلان شاهزاده بود و چقدر به شاه يا به دستگاه مى داد و آنجا را تيول مى كرد و بعد هم آنجا هر كارى خواست مى كرد بايد آن چيزى را كه داده است در آورد و مضاعف بر او، زياد براى خودش و دوستانش ذخيره كند.(39)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (6) 
من يادم است بچه بودم كه حكومت خمين يك نفر از خان ها را گرفته بود بعد از دو سه شب ، سه چهار شب ريختند خان ها و حكومت را گرفتند و حبسى هاى خودشان را بيرون آوردند و حكومت را به اسيرى بردند، و احدى از مردم هيچ ، همچو نبود كه چرا بگويند ، خوشحال هم بودند، شايد بعضى شان هم منزل حكومت را آمدند تتمه را غارت كردند. من شاهد قضيه بودم كه آن خانه اى كه حكومت را از آن بردند، من بچه بودم پشت يك درى ايستاده بودم و نگاه مى كردم به وضع آنها كه آنها حمله كرده بودند و حكومت هم مرد قلدرى بود، او هم باز آنوقت ده تيرى داشت او، او هم حمله مى كرد و يك نفر را هم ظاهرا از آنها كشته بود لكن بعد اسير شد. اين وضع حكومت بود.(40)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (7) 
امثال عين الدوله هايى (41) كه در هر محلى بودند مردم را كباب مى كردند و آنهمه ظلم مى كردند و حكومت هاى اينهااجاره اى بود يعنى در تهران اين كه راس بود، آن خراسان را به يك كسى تيول مى كرد و اصفهان را به يك كسى ، اين به حسب اختلاف سعه از آنها پول مى گرفت و اين مختار بود برود آنجا كه كسى كه مثلا آنوقت بيست هزار تومان مى داد و بيست هزار تومان آنوقت دو سه ميليون حالا بود، اين بايد برود بيست هزار تومان اين آقا را بدهد يك بيست هزار تومان هم براى خودش تهيه كند، ديگر هرچه مردم مى خواستند كه شكايت كنند بنابراين بود كه ديگر شكايت ها را گوش ندهد. آن حاكم بيست هزار تومان را آنجا بدهد برود آنجا فعال مايشاء، هرچه مردم شكايت كنند، ديگر مردم مايوس شدند كه شكايت بكنند و شكايت هم نمى كردند مردم .(42)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (8) 
شايد، بعضى آقايان يادشان بايد باشد، همين در زمان قاجار هم كه ديگر اين آخرى با ضعف زندگى مى كردند معذلك حكومت هايشان در هر جا حكم يك سلطان داشت ، حكم يك پادشاه را داشت ، هر كارى خواست مى كرد و بسيارى از جاها را هم اجاره مى دادند. اين - فرض كنيد كه استاندارى كه مى خواست يك جايى برود، آن والى كه مى خواست برود فرض كنيد والى خراسان بشود، خراسان تيول او بود و آن وزير بالا و آن - فرض كنيد كه امير والا، آن يك وجهى مى داد خراسان را مى خريد بنا هم بر اين بود كه تو برو هر كارى مى خواهى بكن ، ما گوش نمى دهيم به حرف هاى مردم او مى رفت آنجا هر كارى دلش مى خواست مى كرد، مردم را هر طور مى خواست عذاب مى داد و البته آن پولى كه داده است بايد درآورد بااضافاتش ، پول ها هم درمى آمد.(43)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (9) 
بنده در جوانى خوب ، آن حكومت هاى زمان قاجار را ديدم بعد هم حكومت هاى زمان اينها را، يك حكومت در يك بلدى كه مى آمد مالك جان و مال مردم كانه بود و مردم در مقابل او بايد هيچ حرف نزنند من خودم مشاهده كردم كه حكومتى كه - در- مال ولايت ثلاث ها(44) بود، در مركزش گلپايگان بود و آمده بود خمين من بچه بودم يك آدم بسيار متدين بود، بسيار آدم خوبى بود، حالاچه بهانه اى اين مرد خبيث پيدا كرد، توى اطاقش رفته بودند نشسته بودند، كشيدندش آوردندش توى حياط بستندش به چوب و به كف پايش چوب زدند بعد هم آن فراش ‍ خبيثى كه همراهش بود من توى دالان وقتى داشت مى رفت ديدم با چك به پشت گردنش زد تا بردند، حالاچى از او گرفتند آن را ديگر من نمى دانم .(45) ظلم و ستم حكومتهاى محلى (10) 
در بعضى از اوقات اينطور بود كه آن مثلا صدراعظمى كه آنجا بود يا آن نخست وزيرى كه آنوقت بود، آن زمان هم خصوصا زمان . قاجار كه بيشتر اين مسائل بود اصلا هر جايى را در تيول يك كسى قرار مى دادند يك كسى را در خراسان مى فرستند، خراسان مال تو، البته او يك چيزى مى داد خراسان مال او بود يعنى معنايش اين بود كه تو اين رشوه را به من بده ، خراسان هر كارى مى خواهى بكنى ، هر چه مردم فرياد كنند كسى نيست كه گوش كند به حرفش .(46)
ظلم و ستم حكومتهاى محلى (11) 
ما كه رژيم هاى سابق را ديديم و من كه از زمان قدرت قاجاريه و بعد هم قدرت رضاخان و اذنابش و اولادش مشاهد اين كشور بودم و ديدم كه يك حكومت جزء در يك بلد كوچك با مردم چه مى كرده است ، دست مردم به يك حكومتى كه مال يك ده بود يا يك قصبه بود نمى رسيد، مردم از دور حشمت او را مى ديدند، آنها وقتى كه بيرون مى آمدند به مردم كار نداشتند، اتكال به سرنيزه بود.(47)
اشرار و ياغيان داخلى (1) 
من خودم اطلاع دارم ، از آنوقت هائى كه در زمان احمد شاه يادم هست ما مبتلابوديم به دزدها، مبتلابوديم به اين اشخاصى كه مى آمدند مثل رجبعلى و مثل نايب حسين كاشى و مثل آن ميرزا علينقى ها(48) و آنها كه شما حالا اسم شان را هم نشنيديد، اينها ميرفتند غارت مى كردند، دهاتى كه ما در آن بوديم غارت ميكردند كاشان ، اصل حكومت در كاشان نمى توانست كارى بكند، همه اش اين غارتگرها بودند، غارتگرها آنجا غارت مى كردند، همه كارها را انجام مى دادند.(49)
اشرار و ياغيان داخلى (2) 
كى را مى ترسانند، من از بچگى در جنگ بودم ، تا حالانگفتم ، ما مورد هجوم زلقى ها(50) بوديم ، مورد هجوم رجبعلى ها بوديم و خودمان تفنگ داشتيم و من در عين حالى كه تقريبا اوائل شايد بلوغم بود، بچه بودم ، دور اين سنگرهائى كه بسته بودند در محل ما و اينها مى خواستند هجوم كنند و غارت كنند، آنجا مى رفتيم سنگرها را سركشى مى كرديم اينها از چى ما را مى ترسانند؟(51)
اشرار و ياغيان داخلى (3) 
شايد شما هيچ كدامتان يادتان نباشد، همه اين شلوغى ها كه حالا مى بينيد ما شاهدش بوديم ، ما در همان محلى كه بوديم ، يعنى خمين كه بوديم سنگربندى مى كرديم ، من هم تفنگ داشتم ، منتها من بچه بودم به اندازه بچگى ام ، بچه شانزده ، هفده ساله ما تفنگ دستمان بود و تعليم و تعلم تفنگ هم مى كرديم ، من بلدم الان تفنگ بيندازم ، اين اخوى (52) ما بزرگتر از ما بود، ايشان تفنگ انداز است ، منتها حالاپيرمرد است ، ما سنگررفتيم و با اين اشرارى كه بودند و حمله مى كردند و مى خواستند بگيرند و چه بكنند، هرج و مرج بود، ديگر دولت مركزى قدرت نداشت و هرج و مرج بود، قبل از اين خان بود، هرج و مرج و دولت مركزى هم بدون قدرت و همه جا، كاشان و اين حدود قم و... است ، چيز كاشى بود، نايب حسين و پسرش ، آن حدود ما هم حمله مى كردند زلقى ها و نمى دانم ... حمله كردند و يك دفعه هم آمد يك محله اى از خمين را گرفتند و مردم با آنها معارضه كردند و تفنگ دست گرفتند، ما هم جزء آنها بوديم .(53)
مقايسه حكومت قاجار و پهلوى (1) 
ممكن است كسى بگويد كه آغا محمد قجر هم مثل آنها جنايتكار بوده ، اما آقا محمد قجر مثل اينها خيانتكار نبود، در تاريخ نيست كه محمد خان قجر براى مملكت ديگرى منافع مملكت خودش را داده باشد جنايتكار بود اما خيانتكار نبود. همين طور سلاطين سابق جنايتكار بودند همه شان ، همه بد بودند ، اما خيانت مثل اين عنصر فاسد، هيچ يك از سلاطين ايران خيانت اينجورى نكردند.(54)
مقايسه حكومت قاجار و پهلوى (2) 
از اول صد سال تا زمان مشروطه وبعد از مشروطه تا زمان رضاخان يك قطعه حساب بكنيم و وضع آنوقت وآزادى زن ها در آنوقت وآزادى مردم در آنوقت با اينكه آنوقت هم حكومتش فاسد بود آن راحساب كنيم ، يك قطعه هم از بعد از رفتن اين رژيم يا در حال شكست اين رژيم كه ديگر نمى توانست كارى بكند، تا حالا هم يك قطعه حساب بكنيم . يك قطعه هم در زمان رژيم ، از زمانى كه رضاخان كودتا كرد تا زمانى كه رژيم از بين رفت ، قدرتش از بين رفت . اين سه حال را ما ملاحظه مى كنيم و عرضه كنيم به اينهائى كه حالا هم براى اين رژيم يا نظير آن رژيم اشك ميريزند و با اسم آزادى و با اسم دموكراسى معارضه با اسلام و مسلمين مى كنند. ما عرضه مى كنيم اين سه قطعه از زمان را با اينكه قطعه سابقش ‍ هم كه در زمان قاجاريه بود و آنها، آنوقت هم مرضى اسلام نبود لكن آنوقت قدرت مسلمين زيادتر بود و حكومت ، آن قدرت و غلبه را بر روحانيون اسلام نداشت ضعيف بود قدرتش در مقابل روحانيون و در مقابل ملت .(55)
مقايسه حكومت قاجار و پهلوى (3) 
زمان رضا شاه از باب اينكه همه دزدى ها منحصر به خودش بود، انحصار دست خودش بود، حكومت ها به اين قدرت نبودند، زمان احمدشاه اينطور نبود كه خود آنها بتوانند همه برداشت ها را براى خودشان بكنند، اين بود كه دارودسته هائى كه مى فرستادند اين بساط را درست كردند.(56)




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبادل لینک هوشمند

.متشگرم از خداوند ارزوی توفیق برایتان دارم






آمار مطالب

:: کل مطالب : 633
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 105
:: باردید دیروز : 8
:: بازدید هفته : 154
:: بازدید ماه : 1274
:: بازدید سال : 3349
:: بازدید کلی : 92044

RSS

Powered By
loxblog.Com