فتنه شرق و غرب عليه مسلمانان


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





فتنه شرق و غرب عليه مسلمانان
نویسنده : محمدرضا عباسیان 09148023199
تاریخ : جمعه 20 فروردين 1395

فتنه شرق و غرب عليه مسلمانان واژه " فتنه " در قرآن كريم و احاديث به دو معنى عام و خاص آمده است . معنى عام آن عبارت از هر امتحان و آزمايشى است كه براى انسان پيش آيد ، خواه از ناحيه خود انسان باشد يا از ناحيه شيطان و يا از سوى مردم و خواه انسان از امتحان ، كامياب و روسفيد بيرون آيد و از گرفتارى برهد و يا در آن سقوط كند . اما معنى خاص آن عبارت از حوادث و پيشامدهايى است كه مسلمانان را از زاويه اعتقادى در بوته امتحان قرار دهد . فتنه هائى كه پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) نسبت به آن هشدار داده به همين معناست . اصحاب پيامبر و تابعين ( تابعين به مسلمانانى گفته مى شود كه در صدر اسلام موفق به درك محضر رسول خدا نشدند و مطالب اسلام را از صحابه پيامبر گرفته اند . ) عليرغم اختلاف هاى اعتقادى ، روايات متعددى نقل كرده اند كه بر اساس آن پيامبر اكرم ( صلى الله عليه وآله ) مردم را از فتنه ها و دسيسه هاى بعد از خود برحذر داشته است .در ميان صحابه " حذيفة بن يمان " با احاديث مربوط به اين فتنه ها بيش از ديگران آشنا است ، چرا كه او تمام سعى خود را به كار بست تا وقايع مربوط به آنرا از رسول خدا سؤال كرده و ثبت و ضبط نمايد . به همين خاطر بسيارى از روايات ربوط به " فتنه ها " توسط حذيفه از پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) يا از امير المؤمنين ( عليه السلام ) نقل شده است . حذيفه از اصحاب خاص امير المؤمنين نيز به حساب مى آمد . او مى گويد : " تا روز قيامت هيچ گروه توطئه گرى نيست كه تعدادشان به سيصد تن برسد مگر آنكه اگر بخواهم نام سردستگان و نام پدران و محل سكونتشان را بيان كنم ، همه اين اطلاعات ، از آموخته هاى رسول خدا ( صلى الله عليه وآله ) به من است . " و مى گويد : " اگر تمام آنچه را كه مى دانستم براى شما بازگو مى كردم ، مرا تا شب مهلت نمى داديد " ( نسخه خطى ابن حماد ص 1 - 2 ) يعنى مرا فوراً مى كشتيد و منتظر تاريكى شب نمى شديد .از اين حديث روشن مى شود كه مردم بعد از وفات پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) گرفتار فتنه مى شوند . توجه فراوان مسلمانان به احاديث فتنه ها ، به جايى رسيد كه گاهى احاديث مربوط به حضرت مهدى ( عليه السلام ) را تحت الشعاع خود قرار داد ، زيرا پيامبر خبر داده كه امت از فتنه رها نخواهد شد مگر بدست حضرت مهدى ( عليه السلام ) . از اين رو نويسندگان كتابها و مجموعه هاى حديثى ، فصلهائى را تحت عنوان " فتنه ها و جنگ هاى مهم " كه پيامبر از وقوع آنها خبر داده ، تدوين نموده اند . همچنانكه عده اى از راويان و دانشمندان اسلامى كتابهائى را به صورت مستقل در اين باره تأليف نموده و روايات مربوط به آن را گرد آورده اند . تعداد اين فتنه ها در كلام پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) ، متفاوت است . در بعضى پنج فتنه و در برخى چهار يا شش يا هفت و يا بيشتر ذكر شده است . علت اين اختلاف ، آن است كه حضرت ، گاهى فتنه هاى داخلى را مى شمردند و گاهى فتنه هاى خارجى را . يا آنكه فتنه ها را بر اساس تأثيرى كه بر مسلمانان مى گذارد توصيف مى كردند .بررسى تعداد فتنه ها و يا انطباق آنها با تاريخ مسلمانان مهم نيست بلكه مهم ، شناخت آخرين فتنه اى است كه همه معتقدند با ظهور حضرت مهدى ( عليه السلام ) آشكار خواهد شد . در احاديث ، ويژگى هاى اين فتنه بسيار شبيه به توطئه اخير غربى ها است كه در ابتداى قرن حاضر دشوارى ها و مصيبت هاى بسيارى را بر ملل مسلمان وارد كرده است ، چرا كه غربى ها در داخل سرزمين هاى اسلامى با ما جنگيده و بر ثروت و سرنوشت ما مسلط گشته اند و شرقى ها نيز در اين توطئه با آنان همكارى كرده و بخشى از سرزمين مسلمانان را تصرف و آثار اسلام را از آن محو ساخته و آن را تحت فرمانروائى خود درآورده اند . اينها نمونه هايى از احاديث است : از پيامبر اكرم ( صلى الله عليه وآله ) نقل شده كه فرمود : " چهار فتنه و آشوب بر امت من وارد شود كه در فتنه اول ، خونها جارى و در دومى ، خونها جارى و اموال پايمال و در فتنه سوم ، خونها جارى ، اموال پايمال و نواميس مردم هتك شوند . اما فتنه چهارم فتنه اى كور و كر و فراگير است و همچون كشتى گرفتار در درياى متلاطم راهى براى نجات آن ديده نشود و مردم پناهنگاهى نيابند . آن فتنه از شام آغاز شود و عراق را فرا گيرد . سرتاسر جزيره را درهم كوبيده و بلا و گرفتارى ، مردم را همچون پوست دباغى شده كند ، هيچ كس نمى تواند بگويد : بس كنيد و دست نگهداريد ! اگر آن فتنه را از ناحيه اى برطرف سازند از ناحيه اى ديگر سربرآورد " ( الملاحم والفتن ص 17 )و در روايتى آمده است : " زمانى كه فتنه فلسطين رخ دهد ، وضع شام همچون آب درون مشك آشفته شود و چون وقت پايانش فرا رسد ، پايان پذيرد . در حالى كه شما جماعتى پشيمان و اندكيد . " ( ابن حماد ص 63 . به اين ماجرا در بخش " نقش يهود در عصر ظهور " خواهيم پرداخت ) و در روايتى ديگر مى گويد : " آن فتنه و آشوب ، شام را احاطه مى كند و عراق را دربرمى گيرد ، و جزيره را در هم مى كوبد . " ( ابن حماد ص 9 ) و در روايتى چنين آمده : " آنگاه فتنه اى پديد آيد كه هر چه سخن از پايان آن رود ادامه يابد ، هيچ خانه اى باقى نماند مگر آنكهفتنه داخل آن شود ، و هيچ مسلمانى نماند مگر آنكه سيلى آن را بر صورت خود لمس كند تا آنكه مردى از خاندان من ظهور نمايد " ( ابن حماد ص 10 ) براى اين فتنه كه به گفته تمام احاديث ، آخرين فتنه قبل از ظهور است ، ويژگى هاى گوناگونى بيان شده كه توجه به آنها از اهميت خاصى برخوردار است : اول : روايات فتنه قبل از ظهور در منابع شيعه و سنى به شكلى مطرح شده كه به آن " تواتر اجمالى " گفته مى شود . يعنى اگر چه الفاظ در اين روايتها با يكديگر متفاوتند اما همه آنها با وجود راويان متعدد ، معنى و منظور واحدى را بيان مى كنند بطورى كه با كمى دقت و تأمل ، اين اطمينان حاصل مى شود كه محتواى اين احاديث را پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) و اهل بيت وى ( عليهم السلام ) بيان فرموده اند .دوم : اين فتنه ، همه زواياى فرهنگى و اقتصادى مسلمانان را دربر مى گيرد تا جائى كه تمام چيزهاى حرام ، حلال شمرده مى شود و در روايت ديگر مردم آن زمان به " صماء ، عمياء " يعنى كَر و كور توصيف شده اند ، يعنى سخنى نمى شنوند تا بتوان با گفتگو آنها را از كارى دور كرد ، و نمى بينند كه بين اين و آن فرق بگذارند ، اين فتنه عمومى وارد هر خانه اى شده و بر شخصيت هر مسلمانى ضربه مى زند ، و جامعه مسلمين را همچون كشتى گرفتار شده در طوفان دستخوش امواج شديد حوادث مى كند . كسى در برابر خطر اين فتنه نسبت به دين خود و خانواده اش پناهگاهى نمى يابد و از جور فرمانروايان ستم پيشه و دار و دسته شان محل امنى باقى نمى ماند ! سوم : نقطه شروع اين فتنه ، منطقه شام است . به همين جهت دشمنان ، آنجا را " مهد گسترش تمدن " مى نامند و سنگ بناى كشور اسرائيل را در آن ايجاد مى كنند .در روايتى ديگر از عبارت " احاطه بر شام " استفاده شده يعنى اين فتنه ابتدا شام را در برمى گيرد و سپس به ديگر سرزمينهاى اسلامى كشيده مى شود . روايتى ديگر نام " فتنه فلسطين " بر آن نهاده كه موج اين فتنه ، بر ساكنان منطقه شام بيش از ديگران تأثيرگذار خواهد بود . چهارم : اين فتنه مدت طولانى ادامه مى يابد و راه حلها برايش سودمند واقع نمى شود زيرا فتنه ، فتنه اى است با ابعاد فرهنگى و عميق تر از آن كه از طريق ترميم و اصلاح ، چاره جوئى شود . از سوى ديگر موج مقاومت مردم و موج دشمنى دشمنان سبب از هم گسيختن تمام راه هاى مسالمت آميز مى گردد .چنانكه در روايت آمده : " از ناحيه اى دست به كار اصلاح آن نشوند مگر آنكه از سوى ديگر گسسته شود " . و در روايت ديگر آمده : " از جانبى چاره جوئى نكنند مگر آنكه از سوى ديگر گسسته شود " . معناى هر دو روايت يكى است ، زيرا اين فتنه فقط با قيامى كه زمينه ساز حكومت حضرت مهدى ( عليه السلام ) است و سپس با ظهور آن حضرت ارواحنا فداه خاتمه خواهد يافت . تعداد زيادى از روايات با صراحت بيان كرده اند كه آن فتنه ، آخرين فتنه قبل از ظهور و متصل به ظهور حضرت است و برخى روايات آن را بطور واضح فتنه متصل به ظهور معرفى نكرده اند ، بلكه از آن بعنوان آخرين فتنه تعبير نموده اند ، اما مشخصاتى كه برايش شمرده اند ، همان ويژگيهاى فتنه متصل به ظهور حضرت است . حال اگر اين دو گروه از احاديث را كنار هم قرار دهيم به خوبى روشن مى شود كه منظور احاديث گروه دوم نيز همان فتنه اى است كه در احاديث دسته اول بيان شده است .


فتنه قبل از ظهور با ويژگى هاى خاص خود ، نه با فتنه ها و توطئه هاى داخلى سالهاى اوليه ظهور اسلام تطبيق مى كند و نه با حمله مغول ها و نه با جنگ هاى صليبى كه هجومهاى اوليه آن 900 سال قبل آغاز شد و فراز و نشيبهاى مختلفى را در بر داشت . آرى اين ويژگى ها تنها بر بخشى از هجوم غربى ها بر امت اسلام منطبق است كه در اين اواخر اتفاق افتاد و طى آن غربى ها توانستند با هجوم همه جانبه ، نيروهاى نظامى خود را به سرزمينهاى اسلامى كشانده و به سرعت آنان را در يك فتنه و توطئه گرفتار نمايند و در قلب سرزمين هاى اسلامى ، ريشه يهوديان هم پيمان خود را استوار سازند . از پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) روايت شده است كه فرمود : " سوگند به آن كه جانم در دست اوست ، بر امت من قومى فرانروايى كنند كه اگر دم برآورند آنها را بكشند و اگر سكوت نمايند همه چيز آنها را مباح شمرند ، اموالشان را از آنِ خود كرده و حرمت نواميس آنان را زير پا گذارند . خونشان را ريخته ، و دلهاشان را مالامال از كينه و وحشت گردانند ، آنان را پيوسته هراسان ، پريشان و بيمناك بينى . در آن روزگار گروهى از مشرق و جمعى از مغرب وارد شوند و بر امت من فرمانروائى كنند ، پس واى بر حال ضعيفان امت من از دست آن ستم پيشگان ، و واى بر ستمگران از عذاب الهى ، چرا كه آنها نه به كوچك رحم نمايند ، و نه حرمت بزرگ و پير را نگاه دارند ، و از هيچ كارى روى گردان نيستند . اندامشان اندام آدميان ، اما دلهاشان دلهاى شياطين است " ( 1 بشارة الاسلام ص 25 ، به نقل از روضة الواعظين ) اين روايت از ارتباط دو جانبه استبداد داخلى و استعمار خارجى پرده برداشته و علت سلطه كفار شرق و غرب بر امت اسلامى را ، تجاوز حكام داخلى بر ملتهاى مسلمان و وجود جو اختناق و سلب آزاديهاى آنان مى داند . زيرا رفتار ظالمانه ، مردم را درصدد انتقامجوئى از حاكمان برمى آورد و درگيرى هاى داخلى ، آنان را از مقابله با دشمن خارجى بازمى دارد ، و در نتيجه دشمن فرصت را غنيمت شمرده ، و به بهانه رها كردن آنان از چنگ فرمانروايانِ ستمگر ، به سوى كشورهاى اسلامى لشكر كشى مى كند . همچنانكه ناپلئون در جنگ با مصريان عمل كرد . وقتى كشتى هاى او به ساحل مصر نزديك شد نامه اى براى مصريان فرستاد و در آن اسلام را ستود و نسبت به آن اظهار علاقه و دوستى كرد و انگيزه آمدن خود را نجات مصريان از ستم پادشاهان اعلام نمود .

ناپلئون اين سياست حيله گرانه را بعد از اشغال مصر نيز همچنان ادامه داد ، تا جائى كه با پوشيدن لباس مصرى ، خود را مسلمان اعلام كرد و عيد ميلاد پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) را جشن گرفت ! پس از آن كشورهاى انگليس ، آمريكا و روسيه نيز شيوه هاى مشابهى را بكار گرفته و ادعا كردند كه آنها فقط به منظور آزاد سازى ملتهاى مسلمان مى آيند . آنان پيوسته جهت ادامه سلطه بر سرزمينهاى اسلامى و دخالت در سرنوشتشان اين ترفند را بكار مى برند .
از پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) نقل شده كه فرمودند : " فتنه ها ادامه يابد و افرادى در دوران فتنه و ستم متولد شوند كه جز آشوب چيزى نشناسند ، و زمين چنان آكنده از ستم شود كه هيچ كس جرأت نكند نام خدا را به زبان آورد . آنگاه خداوند مردى را از ذريه من برانگيزد ، تاسرتاسر زمين را مهد عدل و داد گرداند ، همان سان كه پيشينيان آنرا از ظلم و جور آكنده بودند . " ( بحار : 51 / 68 ) اين حديث شريف بيانگر آن است كه فتنه و آشوب قبل از ظهور ، در طول نسل هاى مختلف ادامه مى يابد ، تا آنكه نسلى از مسلمانان متولد شوند كه هيچ انديشه اى جز انحراف از دين و هيچ سياستى جز جور و ستم در پيش نگيرند . و اين تعبير دقيقى از ترسيم فضاى فرهنگ سلطه است كه كودك مسلمان در سايه آن رشد مى كند و از فضاى تعاليم اسلامى و فرهنگ و عدالت آن چيزى نمى داند ، مگر كسى كه خداوند وسيله هدايت و نگهدارى او را از انحراف فراهم سازد .
و معنى سخن پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) كه فرمود : " زمين آن چنان از ستم و جور آكنده شود كه كسى قادر بر گفتن " الله " نباشد . " اين است كه قوانين ظالمانه و سياستهاى ستمگرانه ، تمام زواياى زندگى مردم را دربر مى گيرد ; بگونه اى كه كسى نمى تواند بگويد : ما مسلمانيم ، پروردگار ما خداست و او دستور داده تا ستم و بيداد را نپذيريم . از امير مؤمنان ( عليه السلام ) نقل شده كه فرمود : " حكومت اهل بيت پيامبر شما در آخر الزمان است و برپائى آن نشانه هائى دارد ، از جمله آنكه روميان و تركان ، بى دليل بر شما بشورند ، و نيروها عليه شما بسيج گردند و تركها با روميان به مخالفت برخيزند ، و جنگ ها در زمين گسترش يابد . " ( بحار : 52 / 208 ) سخن امام ( عليه السلام ) بيانگر آن است كه فتنه روميها و تركها و يورش آنان عليه سرزمينهاى اسلامى ، از نشانه هاى ظهور حضرت است .

امام در بيان نشانه هاى آخر الزمان از واژه هاى خاصى بهره گرفته است از جمله كلمه " استثارت " . كه تعبير دقيقى است ، يعنى هجوم آنها بى منطق و با هدف سلطه و استثمار سرزمين هاى اسلامى انجام مى شود . و همچنين تعبير " ترك ها و روميها با هم اختلاف مى كنند " بدان معنى است كه آنها بر سر تقسيم نفوذ و ميزان سيطره بر كشورهاى اسلامى كشمكش مى كنند ولى در دشمنى مشتركشان با ما همچنان متحد مى مانند . جمله ديگر حديث يعنى " جنگ و درگيرى در زمين فزونى يابد " است . چنانكه هم اكنون مى بينيم قاره اى نيست كه جنگ و ستيز در آن نباشد ، و هيچ جنگى پايان نمى يابد ، مگر اينكه جنگ ديگرى آغاز گردد ، همه اينها ريشه در تحريك غربى ها دارد كه با حمايت و پشتيبانى يهوديان به اجرا درمى آيد . آرى آنان هرچه بتوانند آتش جنگ را شعلهورتر مى كنند .
از پيامبر اسلام ( صلى الله عليه وآله ) نقل شده كه فرمود : " امت من توسط حاكمانش گرفتار بلايى سهمگين خواهد شد . بلايى كه نظير آن را كسى نشنيده است بگونه اى كه زمين پهناور بر آنان تنگ شود و چنان ظلم و جور فراگير گردد كه مؤمن جائى براى پناه بردن پيدا نكند تا آنكه خداوند مردى از خاندان مرا مبعوث و در زمين قسط و عدل را بگسترد ، همانگونه كه از ظلم و جور پر شده است ، ساكنان آسمان و زمين از وى خشنود گردند . در آن زمان ، نه زمين گنجهاى درون خود را پنهان سازد و نه آسمان از بارش پى در پى باران رحمت خويش دريغ نمايد . " ( بشارة الاسلام ص 28 از عقد الدرر سلمى ) . حذيفة بن يمان از قول رسول خدا ( صلى الله عليه وآله ) مى گويد : " واى بر اين امت از پادشاهانى ستمگر ! چگونه مسلمانها را مى كشند و آنها را از خانه و ديارشان آواره مى كنند ، مگر كسى كه به اطاعتشان تن در دهد . در آن زمان مؤمن با تقوا به زبان ، با آنان مدارا و به دل از آنان گريزان است . و چون خداوند اراده فرمايد كه عزت اسلام را بازگرداند ، پشت هر ستمگر ستيزه جو را خواهد شكست و اوضاع امت اسلامى را بعد از فساد اصلاح خواهد كرد كه او بر هر كارى اراده كند ، قادر و
تواناست .
اى حذيفه : اگر از عمر دنيا بيش از يك روز باقى نماند ، خداوند آن را بقدرى طولانى گرداند تا مردى از خاندان من زمام امور را بدست گرفته و اسلام را پيروز گرداند . خداوند از وعده خود تخلف نمى كند و او بر هر چيزى تواناست " ( بشارة الاسلام ص 29 به نقل از ينابيع المودة )آن حضرت در جايى ديگر مى فرمايد : " به سرعت زمانى فرا رسد كه ملت ها را عليه شما فرا خوانند ، همچون فراخواندن گرسنگان براى بلعيدن . در آن حال تعداد شما بسيار اما همچون كف روى سيلابيد . خداوند به يقين هيبت و شكوه شما را از دل دشمنانتان بردارد ، و در اثر دل بستن به دنيا و بيزارى از مرگ ، ضعف و سستى را به دل شما افكند . " ( الملاحم والفتن ص 129 ) اينها روايات روشن و رسائى است كه نور نبوت از آنها جلوه گر است و حال و روز امت اسلام و دشمنان سلطه گرش را به تصوير مى كشد و مردم را به گشايش كار بوسيله ظهور حضرت مهدى ( عليه السلام ) بشارت مى دهد . همچنين پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) فرمود : " مشركان ، مسلمانان را به خدمت خويش گمارده و آنان را در شهرها به فروش رسانند ، و هيچ كس بر اين كار ناپسند اعتراض نكند . اين بلا و آزمايش همچنان تداوم يابد تا همه نااميد ، مأيوس و بدبين شده و تصور كنند كه گشايشى بر آنان نخواهد بود ، در اين هنگام خداوند مردى از پاكان عترت من و از نيكان ذريه ام برانگيزد ، مردى دادگستر ، خجسته و پاك كه ذره اى ( از دستورات اسلام ) فروگذار نكند و خداوند دين ، قرآن ، اسلام و مسلمانان را به وسيله او عزيز و سربلند و شرك و مشركين را ذليل و زبون سازد ، وى پيوسته از خدا پروا دارد و در اجراى حكم او فريب خويشاوند را نخورد ، سنگ روى سنگ نگذاشته ، و عمارتى براى خويش بنا نكند و در زمان فرمانروايى خود بر كسى تازيانه نزند مگر جهت اجراى حد شرعى . خداوند متعال تمام سنت هاى غلط و نامشروع را بوسيله او محو و نابود ساخته و تمام فتنه ها را از بين برد ، درهاى حق به وسيله او گشوده و درهاى باطل بوسيله او بسته شود . خداوند هر مسلمان دربندى را در هر كجا توسط او به ديارش بازگرداند . " ( الملاحم والفتن ص 108 ) اين حديث فضائى دردناك از استضعاف ، خريد و فروش و اسارت مسلمانان در ديگر سرزمين ها را ترسيم مى نمايد . و اين تصوير به مسلمانانى اختصاص ندارد كه با حقارت در خدمت مشركان و براى آنها كار مى كنند ، بلكه نمايشگر فاجعه بزرگ خريد و فروش و اسارت و كوچاندن مسلمانان بدست مشركان عالم است ! اما همين روايت در اوج يأس و درماندگى مسلمانان ، ظهور منجى عالم بشريت حضرت مهدى موعود ارواحنا فداه را بشارت مى دهد .




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبادل لینک هوشمند

.متشگرم از خداوند ارزوی توفیق برایتان دارم






آمار مطالب

:: کل مطالب : 633
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 3
:: بازدید هفته : 192
:: بازدید ماه : 495
:: بازدید سال : 3753
:: بازدید کلی : 92448

RSS

Powered By
loxblog.Com