نفقه اهل و عيال


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





نفقه اهل و عيال
نویسنده : محمدرضا عباسیان 09148023199
تاریخ : شنبه 29 اسفند 1394

نفقه اهل و عيال

سيم از عطاهاى واجبه، نفقه اهل و عيال است.و آن نيز به طريقى كه در كتب‏مسطور است از جمله واجبات، و ثواب آن بى‏حد و احصاء است.

حضرت پيغمبر - صلى الله عليه و آله - فرمود: «كسى كه سعى كند در تحصيل نفقه عيالش، مثل كسى است كه در راه خدا جهاد كند. (48)

و فرمود كه: «پاره‏اى از گناهان است كه هيچ چيز كفاره آن نمى‏شود، مگر اهتمام درطلب معاش‏» . (49)

و فرمود كه: «هر كه را سه دختر باشد، و خرج ايشان را بكشد، و به ايشان نيكى كند تابزرگ شوند خدا بر او بهشت را واجب مى‏گرداند» . (50)

مروى است كه: «روزى جناب رسالت مآب - صلى الله عليه و آله - به خانه سيد اولياء - عليه السلام - آمد، ديد: آن حضرت نشسته است و عدس پاك مى‏كند.و سيدة النساءدر پيش ديگ نشسته است.حضرت رسول - صلى الله عليه و آله - فرمود: بشنو اى‏ابو الحسن! - و نمى‏گويم مگر آنچه را خدا امر كرده است كه بگويم - كه: هيچ مردى‏نيست كه: در خانه امداد زن كند و يارى او را نمايد مگر اينكه خدا به او مى‏دهد به‏عوض هر موئى كه در بدن اوست عبادت يك سال را، كه روز آن را روزه بگيرد و شب‏آن را به عبادت به سربرد.و عطا مى‏كند از ثواب، به او مثل آنچه به صابرين داده، كه‏داود پيغمبر - عليه السلام - و يعقوب - عليه السلام - و عيسى - عليه السلام - باشد.يا على هر كه در خانه خود مشغول خدمت عيال شود و مضايقه نكند، خدا اسم او را در دفتر شهدا مى‏نويسد.و در هر روز و شبى ثواب هزار شهيد از براى او ثبت مى‏كند.و به هرقدمى كه برمى‏دارد ثواب حج و عمره به او مى‏دهد.و به عدد هر رگى كه در بدن اوست‏شهرى در بهشت‏به او عطا مى‏فرمايد.يا على! يك ساعت‏خدمت در خانه، بهتر است ازعبادت هزار سال.و هزار حج و هزار عمره.و هزار بنده كه آزاد كنى.و هزار مرتبه‏جهاد.و عيادت هزار مريض.و هزار نماز جمعه.و هزار تشييع جنازه.و سير كردن هزارگرسنه.و پوشانيدن هزار برهنه.و روانه ساختن هزار اسب در راه خدا.و بهتر است ازاينكه تورات و انجيل و زبور و قرآن را تلاوت كند.و هزار اسير را آزاد كند.و هزارشتر كه به مساكين بدهد.و از دنيا بيرون نرود مگر اينكه جاى خود را در بهشت‏ببيند.

يا على! خدمت عيال، كفاره گناهان كبيره است.و غضب پروردگار را مى‏نشاند.و مهرحور العين مى‏شود.و حسنات را زياد مى‏كند.و درجات را رفيع مى‏گرداند.يا على! خدمت عيال را نمى‏كند مگر صديق، يا شهيد، يا مردى كه خدا خير دنيا و آخرت را ازبراى او خواسته باشد» . (51)

از حضرت امام موسى - عليه السلام - مروى است كه: «عيال آدمى، اسيران اويند،پس هر كسى كه خداوند به او نعمتى داده بايد كه اسيران خود را وسعت‏بدهد.پس اگرنكند تشويش آن است كه خدا اين نعمت را از او بگيرد» . (52)

حضرت امام رضا - عليه السلام - فرمود كه: «بايد مرد بر عيالش وسعت‏بدهد تاآرزوى مرگ او را نكنند» . (53)

و مخفى نماند كه: طالب ثواب در اخراجات عيال را سزاوار آن است كه: نيت‏خودرا خالص كند.و از سعى‏اى كه مى‏كند و زحمتى كه در تحصيل معاش ايشان مى‏كشدرضاى خدا را خواهد.و از تحصيل حرام و اموال شبهه‏ناك اجتناب كند.و از براى‏عيال، بجز حلال نياورد.و در اخراجات، ميانه روى كند.نه بر عيال تنگ بگيرد تا ايشان‏ضايع گردند، و نه اسراف كند تا خود و ايشان را ضايع كند و به هلاكت‏برسد.و سزاوارآن است كه: طعامى كه پاكيزه باشد مخصوص خود يا بعضى از عيال نكند، بلكه همه‏يكسان باشند. مگر اينكه خود يا بعضى از آنها به طعام خاصى مضطر باشند، به جهت‏مرضى، يا ضعفى، يا غير اينها.و چيزى را كه نمى‏خواهد براى عيال بگيرد وصف آن رادر پيش عيال نكند.و چون سفره افكنند همه عيال خود را بر آن بنشاند، مروى است‏كه:

«خدا و ملائكه، صلوات مى‏فرستند بر اهل خانه‏اى كه به جمعيت چيزى بخورند» . (54)

صدقات مستحبه

و اما عطاهاى مستحبه آن نيز چند نوع است:

اول: صدقات مستحبه است و ثواب آن بسيار، و فوايد آن بى‏شمار است.

از جناب مستطاب نبوى - صلى الله عليه و آله - منقول است كه: «به درستى كه‏خدائى كه جز او خدائى نيست، دفع مى‏كند به صدقه، مرض و مصيبت و سوختن وغرق شدن و خانه بر سر فرود آمدن و ديوانگى را.و - آن يگانه آفاق به همين سياق - هفتاد نوع از شر را شمردند كه خداى - تعالى - به بركت صدقه، آنها را دفع مى‏كند» . (55)

و از آن حضرت مروى است كه: «هر كسى در روز قيامت در سايه صدقه خودخواهد بود تا مردم از حساب فارغ شوند» . (56)

و فرمود كه: «زمين قيامت آتش است، مگر سايه مؤمن، كه صدقه او وى را سايه‏مى‏افكند» . (57)

و نيز از آن جناب مروى است كه: «هرگاه سائلى در شب به صورت مردى سؤال‏كند، او را رد مكنيد» . (58)

و اين تخصيص، به جهت آن است كه: احتمال مى‏رود كه ملكى به صورت مردى‏در شب سؤال مى‏كند به جهت امتحان.

مروى است كه: به «موسى - عليه السلام - وحى شد كه اى موسى! سائل را اكرام كن به‏دادن چيز كمى، يا سخن نيكى به درستى كه به نزد تو مى‏آيد كسى كه نه انس است و نه‏جن، بلكه از جمله ملائكه است، كه امتحان مى‏كند ترا در نعمتى كه من به تو داده‏ام، وسؤال مى‏كند تو را، پس ببين كه: چگونه رفتار خواهى نمود» . (59)

و از اين جهت‏حضرت پيغمبر - صلى الله عليه و آله - ترغيب فرمودند بر: «رد نكردن‏سائل، اگر چه بر اسبى سوار باشد» . (60)

و از حضرت امام محمد باقر - عليه السلام - مروى است كه: «نيكوئى و صدقه،بر طرف مى‏سازد فقر را.و مى‏افزايد در عمر.و دفع مى‏كند از صاحب خود هفتاد قسم‏مردن بد را» . (61)

و از حضرت امام جعفر صادق - عليه السلام - مروى است كه: «دوا كنيد بيماران‏خود را به صدقه.و دفع نمائيد بلا را به دعا.و طلب روزى كنيد به صدقه.به درستى كه‏صدقه از ميان زنخ هفتصد شيطان بيرون مى‏آيد، يعنى چون كسى قصد تصدق كندهفتصد شيطان او را وسوسه مى‏كنند.و هيچ چيز بر شيطان گران‏تر از آن نيست كه: صدقه‏به مؤمنى داده شود.و اين صدقه ابتدا به ست‏خدا مى‏رسد پيش از آنكه به دست فقيربرسد» . (62)

و نيز از آن جناب مروى است كه: «مستحب است از براى بيمار، كه با دست‏خودچيزى را به سائل بدهد و آن سائل را امر كند كه براى او دعا كند» . (63)

هر كه در وقت صباح صدقه بدهد خدا «نحوست‏» آن روز را از او دفع كند.

و در حديثى ديگر از آن سرور مروى است كه: «هر كه در اول روز، تصدق كندخدا هر شرى را كه در آن روز از آسمان فرود مى‏آيد.از او دفع مى‏نمايد.و هر كه دراول شب، تصدق كند خدا هر شرى را كه در آن شب از آسمان نازل مى‏شود از اوبرمى‏دارد» . (64)

«و آن حضرت چون نماز عشا را به جاى مى‏آوردند و پاسى از شب مى‏گذشت انبانى‏كه در آن گوشت و نان و پول بود به دوش مى‏گرفتند و به در خانه فقراى اهل مدينه‏مى‏بردند، و به ايشان تقسيم مى‏نمودند.و كسى آن حضرت را نمى‏شناخت تا آن‏حضرت از دنيا رفت.فقرا چون ديدند آن تقسيم موقوف شد يافتند كه آن حضرت‏بوده‏» . (65)

از آن حضرت پرسيدند كه: «سائل از ما سؤال مى‏كند و او را نمى‏شناسيم.حضرت‏فرمود: عطا كن به هر كه در دل تو اثر مى‏كند.و رحم به دل تو مى‏آيد» . (66)

شخصى از آن حضرت سؤال كرد كه: «شخصى به ديگرى چيزى مى‏دهد كه به فقرادهد.حضرت فرمود كه: ثواب واسطه، مثل ثواب دهنده است.و از ثواب دهنده چيزى‏كم نمى‏شود و اگر هفتاد دست‏بگردد همه ثواب دارند.و از ثواب صاحبش چيزى كم‏نمى‏شود» . (67)

و اخبار بسيار در ثواب تصدق آب وارد شده است.

و در حديث است كه: «اول چيزى را كه در آخرت ثواب مى‏دهند تصدق آب‏است‏» . (68)

و از حضرت امام محمد باقر - عليه السلام - مروى است كه: «خدا دوست داردخنك كردن جگر تشنه را.و هر كه سيراب كند جگر تشنه را از آب، از: چارپا و غير آن،خداى - تعالى - او را در سايه عرش خود نگاه مى‏دارد در روزى كه هيچ سايه‏اى نباشدمگر سايه او» . (69)

و از حضرت امام جعفر صادق - عليه السلام - مروى است كه: «هر كه آب دهد كسى‏را در جائى كه آب باشد، مثل كسى است كه: بنده آزاد كند.و هر كه آب دهد كسى رادر موضعى كه آب يافت نشود، مثل كسى است كه: نفسى را زنده كند.و كسى كه: يك تن را زنده كند مثل آن است كه همه خلق را زنده كرده باشد» . (70)

بدان كه از حضرت پيغمبر - صلى الله عليه و آله - پرسيدند كه: «چه صدقه‏اى افضل‏است؟ فرمود اينكه: تو صدقه دهى در وقتى كه بدن تو صحيح باشد و اميد زندگانى‏داشته باشى و از احتياج بترسى، و نگذارى تا وقتى كه جان به گلوى تو برسد بگوئى فلان‏را اين قدر بدهيد و فلان را آن قدر» . (71)

و مخفى نماند كه: - همچنان كه مذكور شد - خلافى نيست كه صدقات مستحبه راپنهانى دادن افضل، و ثواب آن اكمل است.بلى خلاف كرده‏اند در اينكه: آيا از براى‏فقير، بهتر آن است كه خفيه بگيرد و در نزد مردم اظهار نكند؟ يا افضل آن است كه:

آشكارا كند و در علانيه بگيرد؟ بعضى گفته‏اند: پنهان افضل است.و طايفه‏اى رفته‏اند بر اينكه: آشكار اولى است.وحق آن است كه: هيچ كدام از اين دو قول «على الاطلاق‏» (72) صحيح نيست، بلكه با قصدو نيت مختلف مى‏شود.

پس طالب سعادت بايد ملتفت احوال خود باشد.و ملاحظه احوال خود را بكند، هركدام به قصد قربت نزديكتر، و از ريا و «تلبيس‏» (73) و ساير آفات دورتر باشد آن را اختياركند.مثلا اگر طبع او مايل به اخفاى آن باشد و غرض او بيم افتادن از چشم مردم باشد،يا تشويش اينكه ديگر كسى چيزى به او ندهد چون مطلع شود كه گرفته است‏يا امثال‏اينها آشكارا كند.و اگر غرض او رغبت كردن اغنياء باشد به چيزى دادن به او، و دل اوميل به اظهار آن داشته باشد، اظهار نكند، و به روى خود نياورد.و همچنين اگر بفهمدكه آنكه داده است مى‏خواهد كه او اظهار كند و شكرگزارى او را كند و مدح او رانمايد، مطلقا اظهار نكند، و به روى خود نياورد، تا اعانت آن شخص دهنده را بر صفت‏بدى كه دارد نكرده باشد.

و بالجمله بايد مراتب دل خود باشد و امثال اين دقايق و نكته‏ها را ملاحظه كند،زيرا كه: اعمال جوارح و اعضا، و ملاحظه نكردن اين نكته‏ها باعث‏خنده شيطان وشماتت آن مى‏شود.و علم به اين دقايق، علمى است كه رسيده است كه يادگرفتن يك‏مسئله آن بهتر است از عبادت يك سال، زيرا كه: به اين علم عبادت همه عمر زنده‏مى‏شود.و به جهل به آن، عبادت تمام عمر مى‏رود.

پى‏نوشتها:


1. توبه (سوره 9)، آيه 35- 34.

2. محجة البيضاء، ج 2، ص 66.

3. آل عمران، (سوره 3) آيه 180.

4. بحار الانوار، ج 96، ص 16، ح 37

5. وسائل الشيعه، ج 6، ص 18، ح 3.

6. وسائل الشيعه، ج 6، ص 4.

7. وسائل الشيعه، ج 6، ص 18، ح 1 و ص 28، ح 3.

8. رك: وسائل الشيعه، ج 6 ص 17، باب ثبوت الكفر و الارتداد و القتل بمنع الزكاة.

9. توبه (سوره 9)، آيه 111.

10. وسائل الشيعه، ج 6، ص 30

11. وسائل الشيعه، ج 6، ص 318

12. جامع السعادات، ج 2، ص 128.جهت اطلاع بيشتر از جود پيغمبر اكرم - صلى الله عليه و آله - رجوع شودبه بحار الانوار، ج 16، ص 231.

13. وسائل الشيعه، ج 6، ص 215.

14. زينت.

15. مهمل و بيهوده.

16. بقره، (سوره 2)، آيه 264.

17. وسائل الشيعه، ج 6، ص 316، ح 5

18. سفال، ظرف گلى كه در كوره پخته شده باشد.

19. بى‏قيد.

20. درويش.

21. گريزان.

22. كاروانسراى بين راهها

23. بقره، (سوره 2)، آيه 267.

24. آل عمران، (سوره 3)، آيه 92.

25. اتحاف السادة المتقين، ج 9، ص 296.

26. كافى، ج 3، ص 548، ح 3.

27. محجة البيضاء، ج 2، ص 93.

28. محجة البيضاء، ج 2، ص 93

29. بحار الانوار، ج 96، ص 134.

30. بحار الانوار، ج 96، ص 133.

31. بحار الانوار، ج 96، ص 134.

32. محجة البيضاء، ج 2، ص 111.

33. لك: در عربى بمعنى ده ميليون و اينجا كنايه از زيادى ثروت است و همچنين كرور

34. محجة البيضاء، ج 2، ص 90.و احياء العلوم، ج 1، ص 196.

35. محجة البيضاء، ج 2، ص 93.

36. يوسف، (سوره 12)، آيه 106.

37. تفسير نور الثقلين، ج 2، ص 476، ح 235

38. بحار الانوار، ج 96، ص 147، ح 24.

39. بحار الانوار، ج 96، ص 159، ذيل حديث 37.

40. كافى، ج 4، ص 33، ح 1

41. انفال، (سوره 8)، آيه 41.

42. جامع الاخبار، باب 2، فصل 6

43. خصال، ج 1، ص 196، باب الاربعه، حديث 1.

44. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 65، ح 1727.

45. پى در پى.

46. باران‏ها.

47. قطره قطره مى‏چكد

48. محجة البيضاء، ج 3، ص 203.و احياء العلوم، ج 2، ص 80.

49. محجة البيضاء، ج 3، ص 71 و 139 و احياء العلوم، ج 2، ص 29 و 56.

50. محجة البيضاء، ج 3، ص 71 و احياء العلوم، ج 2، ص 30.

51. مستدرك الوسائل، ج 13، ص 48، ح 2. (طبع آل البيت).

52. وسائل الشيعه، ج 15، ص 249، ح 7.

53. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 68، ح 1742.

54. جامع السعادات، ج 2، ص 144.

55. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 67، ح 1734.

56. كنز العمال، ج 6، ص 362، خ 16068

57. فروع كافى، ج 4، ص 3، ح 6.

58. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 67، ح 1737.

59. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 68، ح 1744.

60. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 69، ح 1745.

61. بحار الانوار، ج 96، ص 119، ح 17.

62. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 66، ح 1730.

63. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 66، ح 1732.

64. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 67، ح 1733.

65. فروع كافى، ج 4، ص 8، ح 1.

66. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 68، ح 1743.

67. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 69، ح 1750.

68. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ح 64، ح 1722.

69. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 64، ح 1723

70. فروع كافى، ج 4، ص 57، ح 3.

71. بحار الانوار، ج 96، ص 178، ح 13.

72. بدون قيد و شرط.

73. فريب و خدعه بكار بردن.

 




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبادل لینک هوشمند

.متشگرم از خداوند ارزوی توفیق برایتان دارم






آمار مطالب

:: کل مطالب : 633
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 22
:: باردید دیروز : 102
:: بازدید هفته : 176
:: بازدید ماه : 479
:: بازدید سال : 3737
:: بازدید کلی : 92432

RSS

Powered By
loxblog.Com