عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





نویسنده : محمدرضا عباسیان 09148023199
تاریخ : چهار شنبه 25 اسفند 1394

جوان و ساعات فراغت 
قال الله العظيم فى كتابه : اَ فمن كان على بينه من ربه كمن زين له سو عمله و اتبعوا اهوائهم (1087)
ضرورت تفريح در زندگى  
تفريح و سرگرمى در زندگى بشر يك ضرورت حياتى است كه در طفوليت به صورت بازى هاى كودكانه انجام مى شود و در بزرگسالى ، به اعتبار تفاوت تربيت هاى خانوادگى و شرايط محيط اجتماعى ، به شكل هاى مختلفى تحقق مى پذيرد.
ميل به تفريح ، يكى از خواهش هاى طبيعى است كه با سرشت انسان آميخته شده و از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره ثابت و پايدار است . ارضاى اين تمايل ، براى تمام طبقات مردم ، در سنين مختلف ، لذت بخش و مايه شادى و مسرت است .
(قال على عليه السلام : السرور يبسط النفس و يشير النشاط. (1088) )
على عليه السلام فرموده است : فرح و شادمانى باعث بهجت و انبساط روح و مايه تهييج وجد و نشاط است .
تفريح و آرامش خاطر  
كارهاى تفريحى ارزش افتصادى ندارند، ولى روى فعاليت هاى اقتصادى و وظايف اجتماعى اثر بسيار مفيد مى گذارند. به وسيله تفريح ، نياز جسم و جان برآورده مى شود و لذتش مايه خشنودى و آرامش خاطر مى گردد. تفريح ، آدمى را با شادى و مسرت براى كار و كوشش مهيا مى كند و در راه فعاليت هاى اقتصادى و اجتماعى ، با نيروى بيشتر آماده مى سازد.
( الرضا عليه السلام : اجعلوا لانفسكم حظا من الدنيا باعطائها ماتشتهى من الحلال و مالاتثلم المروه و لا سرف فيه و استعينوا بذلك على امور الدنيا. (1089) )
حضرت رضا عليه السلام فرموده است : از لذايذ دنيوى نصيبى براى كاميابى خويش قرار دهيد و تمنيات دل را از راه هاى مشروع بر آوريد. مراقبت كنيد. در اين كار به مردانگى و شرافتتان آسيب نرسد و دچار اسراف و تندروى نشويد. تفريح و سرگرمى هاى لذت بخش ، شما را در اداره زندگى يارى مى كند و با كمك آن بهتر به امور دنياى خويش موفق خواهيد شد.
تفريح و رفع خستگى  
سرگرمى و تفريح ، آدمى را از ملالت كارهاى يكنواخت و خسته زندگى خلاص مى كند و براى مدت كوتاهى ، بار سنگين مسئوليت را از دوش وى بر ميدارد و زنجيرهاى وظايف روزمره را موقتا از دست و پايش مى گشايد. تفريح ، براى استراحت بدنن و جبران خستگى هاى ناشى از كار، يك نياز اساسى و اجتناب ناپذير است .
( على عليه السلام : لكل عضو من البدن استراحه . (1090) )
على عليه السلام فرموده است : هر يك از اعضاى بدن استراحت احتياج دارد.
فرصت سودبخش  
ساعت تفريح ، يكى از بهترين فرصت هاى سودبخش در حيات بشر است . در موقع تفريح و سرگرمى ، محيط زندگى رنگ ذوق و ابتكار به خود مى گيرد و لطف و صفاى مخصوصى پيدا مى كند. روح سبك بال و پر نشاط مى شود. عواطف و احساسات شكوفان مى گردند و آدمى در خور احساس آزادى و حريت مى نمايد.
(قال اميرالمومنين عليه السلام : اوقات السرور خلسه . (1091) )
على عليه السلام فرموده : مواقع تفريح و شادمانى فرصت است (افراد عاقل فرصت ها را مغتنم مى شمارند و از آن ها به نفع خوشبختى و سعادت خويش استفاده مى كنند)
(سرگرمى هاى گوناگون ، به منزله وسايلى براى رهايى و آزاد كردن عواطف فشرده و محبوس و فرار از حقايق تلخ زندگى است و به طورى كه كيمبال يانگ ، در كتاب جامعه شناسى خويش خاطر نشان مى كند، اين سرگرمى ها به افراد اجازه مى دهد كه براى چهد ساعتى از تعهدات خود، به عنوان پدر يا فرمان بردار جامعه برهند و با دخول در يك دنياى رويايى ساختگى ، از دلهره و نگرانى نجات يابند. به همين جهت است كه به تماشاى مناظر خنده آور اشتغال مى ورزند و در نقاط سرگرم كننده ازدحام مى كنند.) (1092)
اسلام و تمايل به تفريح  
در آيين مقدس اسلام ، تمايل به تفريح مانند ساير خواهش هاى طبيعى بشر مورد توجه واقع شده و به شايستگى ارضا مى شود. در بعضى از روايات دست يافتن به مشتهيات و لذايذ مشروع ، در رديف امور مربوط به معاش و معاد قرار گرفته و خاطر نشان شده است كه مسلمان شايسته قسمتى از وقت خود را به جلب لذت هاى مباح اختصاص مى دهد و موجبات بهجت و انبساط خود را فراهم مى سازد و براى انجام وظايف دينى و دنيوى آماده ميشود.
( الرضا عليه السلام قال : واجتهدوا ان يكون زمانكم اربع ساعاو ساعه لله لمناجاته و ساعه لامر المعاش و ساعه لمعاشره الاخوان الثقات و الذين يعرفونكم عيوبكم و يخلصون لكم فى الباطن و ساعه تخلون فيها للذاتكم و بهذه الساعه تقدرون على الثلاث الساعات (1093) )
تقسيم ساعات روز  
حضرت رضا عليه السلام فرموه است : كوشش كنيد اوقات روز شما چهار ساعت باشد. ساعتى براى عيادت و خلوت با خدا، ساعتى براى تاءمين معاش ، ساعتى براى آميزش و مصاحبت برادران مورد اعتماد و كسانى كه شما را به عيوبتان واقف مى سازند و در باطن نسبت به شما خلوص و صفا دارند و ساعتى را به تفريحات و لذايذ خود اختصاص دهيد و از مسرت ونشاط ساعات تفريح ، نيروى انجام وظايف ساعات ديگر را تاءمين نماييد.
عطش تفريح و ميل به سرگرمى لذت بخش زمانى بروز مى كند كه آدمى از فكر معيشت فارغ گشته و ضروريات زندگى هود را تهيه كرده باشد. كسى كه ناچار است همه روزه كار كند و براى حفظ حيات و تاءمين معاش خويش ‍ تلاش نمايد، موقعى كه سرگرم فعاليت هاى روزانه است ، در فكر گردش و تفريح نيست ، او تنها در اين فكر است كه با سعى و كوشش كار خود را انجام دهد و در آمدى تحصيل كند تا قوت و غذا و لوازم زندگى خويش را مهيا سازد. اما وقتى مشكل زندگى را حل كرد و با تاءمين معيشت ، خاطر خود را مطمئن و آرام ساخت ، تمايل تفريح در نهادش بيدار مى شود و او را به ارضاى تمنيات و مشتهياتش تحريك مى كند. در اين موقع است كه وى راه تفريح و تعيش را در پيش مى گيرد و از پى كامرانى و جلب لذت مى رود.
تفريح پس از تاءمين معاش  
(تفريح وقتى اهميت خاص مى يابد و مورد توجه كامل قرار مى گيرد كه جامعه به درجه تكامل لازم رسيده و مبارزه براى حيات جنبه مداوم نداشته باشد و افراد در مواقع معين بتوانند به تفريح و سرگرمى مى پردازند. در هر جا كه نيازمندى هاى اساسى بشر كاملا تاءمين گردد، تفريح و سرگرمى مقام مهمى در زندگى احراز مى كند. گزارش هاى مربوط به فرهنگ هاى اوليه حاكى است كه اهميت و ميزان زمانى كه وقف تفريح مى گردد و همچنين درجه پيشرفت و تكامل سرگرمى ها، بستگى كامل به رفاهيت مادى جامعه دارد.) (1094)
نكته شايان دقت آن كه بر اثر انقلاب صنعتى و توسعه كارهاى ماشينى فراغت مردم به مقدار قابل ملاحظه اى افزايش يافته و مسئله تفريح و تفرج جنبه عمومى و همگانى به خود گرفته است .
دوره كارهاى دستى  
در دوره كشاورزى و روزگار پيش از انقلاب صنعتى ، كه كار روزانه با دست يا ابزارهاى ساده ابتدايى انجام مى شد، قسمت اعظم وقت و قواى مردم در راه تاءمين معاش و تهيه ضروريات زندگى مصروف مى گرديد و موقعى كه از كار دست مى كشيدند، نيروى اضافى در وجودشان باقى نمانده بود كه آن را بوسيله تفريح و سرگرمى هاى فرح آور آزاد سازند، ناچار به بستر خواب پناهنده مى شدند تا خستگى روزانه را جبران كنند و نيروى تازه اى براى فرداى خود ذخيره نمايند. تنها افراد متمكن و مرفه ، كه در امر معاش نيازى به فعاليت هاى بدنى نداشتند، از تفريحات گوناگون استفاده مى كردند و نيروى زايد خود بدان وسيله آزاد مى ساختند.
ماشين به جاى نيروى انسانى  
اكنون در دنياى صنعت ، نيروى ماشين در بيشتر موارد جايگزين نيروى انسانى شده و كارهايى كه ديروز به وسيله دست و قوت بازو و صرف نيروى كارگر انجام مى شد، امروز به وسيله ماشين انجام مى پذيرد و با صرف وقت كم و نيروى ناچيز، چندين برابر محصول ديروز به دست مى آيد.
ديروز يك كارگز دستباف روزى دوازده ساعت كار مى كرد و در موقع بافندگى ناچار بود از دست و پا و چشم و فكر و تمام قواى بدن خويش ‍ استفاده كند و همه آن ها را به كار اندازد، تا چند متر پارچه متوسط و ناصاف ببافد و از در آمد آن معاش خويش را تاءمين نمايد و موقعى كه خسته و كوفته از پشت دستگاه بافندگى خارج مى شد، نيروى ذخيره اى نداشت تا از پى تفريح و گردش برود و آن را آزاد نمايد.
در جهان كنونى ، كه پارچه بافى دستى جاى خود را به ماشين هاى عظيم خود كار داده ، وضع كارگران بافنده به كلى دگرگون شده است .
از طرفى ، نيروى برق و قدرت ماشين جايگزين نيروى انسانى شده و كارگر وظيفه اش تنها مراقبت و نظارت بر كار ماشين و احيانا انجام دادن يك عمل بسيار ساده است . از طرف ديگر، سرعت كار ماشين و زيادى محصول ايجاب كرده است كه ساعات كار تقليل يابد. در نتيجه يك كارگر بافنده وقتى از كار فارغ مى شود، چند ساعت وقت آزاد و مقدار زيادى نيروى ذخيره در بدن دارد به همين جهت ، با بى صبرى از پى تفريح و تفرج مى رود تا از ساعات فراغت خود استفاده كند و نيروى باقيمانده را در لذت و كامراننى آزاد سازد
آزادى در ساعات فراغت  
جورج لوندبرگ ، دركتاب خود به نام بيكارى چنين مى نگارد: ايام بيكارى عبارت از ايامى است كه طى آن ، ما از روشن ترين و رسمى ترين وظايف خود، كه براى انجام آن مزد مى گيريم و با اين كه ملزم به انجام آن هستيم ، آزاد باشيم . مسئله بيكارى ، بر اثر پيشرفت اختراعات ، كه بيش از پيش كار انسان را كمتر كرده اند، به وجود آمده است .
در سال 1840، در آمريكا، هفته كار هر كارگر در حدود 84 ساعت بود و
تقليل ساعات كار  
حال آن كه در سال 1930 به پنجاه ساعت و كمتر تقليل يافت اينك ساعات كار در هفته ، در بسيارى از كشورها به 40 ساعت تنزل يافته است و احتمال مى رود از اين ميزان نيز كمتر شود. (1095)
در روزگار گذشته ، نقطه اصلى و هدف اساسى زندگى اجتماعى در نظر مردم كار وفعاليت بود و تفريح و تفرج را يك امر فرعى و غير ضرورى مى شناختند. زيرا در آن موقع كارها به وسيله دست و با نيروى محدود انسانى انجام مى شد و در نتيجه بازده كار بسيار كم و مقدار توليد ناچيز بود. ضرورت زندگى ايجاب مى كرد مردم هر چه بيشتر كار كنند تا محصول زيادترى به دست آورند.
ماشين و ازدياد توليد  
در دنياى كنونى درست قضيه بر عكس شده است . تفريح و تفرج و جلب لذت اصلى و هدف اساسى زندگى شناخته شده و چند ساعت كار وسيله اى است كه در مواقع فراغت ، به تفريح بهترى دست يابند و از تعيش ‍ و كامرانى بيشترى برخوردار گردند. زيرا كارها با نيروى ماشين انجاك مى شود و بر اثر آن به قدرى سطح توليد بالا رفته كه در بعضى از كالاها به مقدار محصول چندين برابر ميزان مصرف است .
(در گذشته ، انسان براى تاءمين نيازمندى هاى اساسى خويش ناگزير بود به كارهاى دشوار تن دهد و مداوم كار كند و در نتيجه ، كار به نظر احترام و بيكارى به ديده نفرت نگريسته مى شد و حال آن كه اكنون اوضاع به كلى دگرگون شده است . امروز انسان بر اثر توانايى توليد، بيش از ميزان مصرف خود، آن هم با بذل جزئى از مساعى و وقتى كه در گذشته به كار مى برد، نمى تواند با همان ديده احترام ديرين به كار بنگرد. رب النوع كار بايد از كرسى پرجلال و جبروت ديرين خويش فرود آيد و جاى خود را به الهه تفريح بدهد.
ما بايد اين نكته را درك كنيم كه ايام بى كارى ، يعنى ايامى كه بايد به خوشى و تفريح بگذرد، تنها زمانى است كه زندگى را شايسته زندگى كردن مى سازد و ايام ديگر را ما تنها از آن لحاظ تحمل مى كنيم كه در غنى ساختن و با ارزش ‍ كردنن ايام بيكارى و فراغت ما اثر دارد.) (1096)
دير زمانى است كه مهندسين هوشمند در صنايع ماشينى تحولاتى را به وجود آورده اند و بر اثر آن زندگى مردم در كشورهاى صنعتى دگرگون شده است . از طرفى قسمت اعظم ماشين ها به وسيله لوازم و ابزارهاى فنى ، خودكار شده و ديگر جايى براى صرف نيروى انسانى يا دخالت دست كارگر باقى نمانده است . در نتيجه اين تحول ، كارگر در ساعات كار نيروى خود را اعمال نمى كند و همچنان در وجودش باقى مى ماند. موقعى كه ساعات كار پايان مى پذيرد، با عجله و بى صبرى از محيط كارگاه خارج مى شود تا خود را به تفريحى كه از آن لذت مى برد، سرگرم سازد و نيروى ننهفته خويش را بدان وسيله آزاد نمايد. از طرف ديگر، با تغييرات فنى و دقيقى كه در صنايع صورت گرفته ، كار ماشين ها سريع تر شده و سطح توليدشان بالا رفته است و بر اثر آن ساعات كار كارگران كاهش يافته و بر اوقات فراغتشان افزوده شده است .
افزايش ساعات فراغت  
خودكار شدن ماشين ها و ازدياد ساعات بى كارى ، بر مقدار جرايم و جنايات افزوده و ممالك پيشرفته صنعتى را با مشكلات بسيار عظيمى مواجه ساخته است . جامعه شناسان محقق در اين انديشه اند كه مردم در ساعات فراغت چه مى كنند؟ اوقات بى كارى خود را چگونه بگذرانند و نيروى ذخيره خويش را در چه راهى صرف نمايند؟ چه بايد كرد كه جامعه در اوقات بيكارى راه فساد و تباهى در پيش نگيرد و موجبات سقوط و بدبختى خود را فراهم نسازد؟
بسط جرايم در كشورهاى مرفه  
(نهرو، نخست وزير هندوستان مى گويد: يكى از مهم ترين مسايلى كه در برابر ماست و در سال هاى آينده ، مخصوصا در ايالات متحده آمريكا و ساير كشورهايى كه از لحاظ اقتصادى پيش رفته اند و اكنون صنايع و امور اقتصادى ايشان به ميزان وسيع به شكل خودكار در مى آيد، مطرح خواهد شد، ساعات فراغت و بيكارى است .
در كشورهاى تكامل نايافته ، چون هند، اين مسئله به آن اندازهخ كه در ايالات متحده و در اروپا، به خصوص در كشورهاى اسكانديناوى پيش ‍ مى آيد، مطرح نيست . اين مسئله در آمريكا از همه جا شديدتر است و ظاهرا در آينده وسعت و دامنه بيشتر هم پيدا خواهد كرد.
در روزنامه هاى سراسر جهان مطالبى درباره فساد و جنايات جوانان و انحطاط عمومى اصول اخلاقى و انضباط روحى جامعه بشرى مى خوانيد كه بيشتر در جامعه هاى ثروتمندتر و مرفه تر پيش مى آيد. آيا با اين مسئله تازه استفاده از ساعات فراغت چه بايد كرد؟
يافتن پاسخى براى اين سوال اهميت فراوان دارد، زيرا اگر به درستى به آن نپردازيم ، يك نوع فرسودگى روحى و اخلاقى نسبت به خود تمدن پيش ‍ خواهد آمد.) (1097)
وقتى شما مسئله بيكارى را حل كرديد، مسئله بعدى و بزرگ تر، به كار بستن زمان فراغت و بيكارى مطرح مى شود. تا وقتى كه انسان مشغول كار است و به خاطر زنده ماندن خود تلاش مى كند، چه اين تلاش به صورت سخت و دشوارى باشد كه در كشور ما وجود دارد و چه به صورت ملايم تر كه در بعضى كشورهاى مترقى هست ، در هر حال سرگرم مى باشد. اما وقتى كه مسايل اجتماعى و اقتصادى اش حل شد و خودكار شدن كارها نيز بار سنگين كار را از دو شش برداشت ، با مسايل تازه اى مواجه مى شويم كه هرگز پيش از آن سابقه نداشته است . مانند مسايل جنايات جوانان ، تجاوزات جنسى ، افزايش قتل و كشتار، و رواج مشروبات الكلى ، طغيان نيروهاى ويران كننده ، هرج و مرج و صدها ميكروب ديگر كه موجب بيمارى روحى و انحطاط اخلاقى مى گردد.) (1098)

next page

fehrest page

back page

 




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبادل لینک هوشمند

.متشگرم از خداوند ارزوی توفیق برایتان دارم






آمار مطالب

:: کل مطالب : 633
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 8
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 49
:: بازدید ماه : 1169
:: بازدید سال : 3244
:: بازدید کلی : 91939

RSS

Powered By
loxblog.Com