فرود مسيح از آسمان فرود آمدن حضرت روح الله عيسى مسيح (عليه السلام) از آسمان ، در آخر الزمان مورد ا


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





فرود مسيح از آسمان

فرود آمدن حضرت روح الله عيسى مسيح (عليه السلام) از آسمان ، در آخر الزمان مورد اتفاق تمام مسلمانان است . بيشتر مفسران اين آيه را كه مى فرمايد : " هيچ يك از اهل كتاب (تورات و انجيل) نيست مگر آنكه پيش از مرگ ، به او (عيسى) ايمان آورد و او نيز روز قيامت بر آنان گواه باشد " (507) به همين معنا تفسير كرده اند . مؤلف كتاب مجمع البيان اين تفسير را از ابن عباس و ديگران نقل نموده و مى گويد طبرى نيز اين تفسير را پذيرفته است . علامه مجلسى اين تفسير را از امام باقر (عليه السلام) روايت كرده است كه فرمود : " پيش از قيامت (عيسى) به دنيا فرود آيد و هيچ يك از ملت يهود و مسيح نماند مگر آنكه قبل از مرگ به او ايمان آورد و آن حضرت پشت سر مهدى نماز گزارد . " (508) رواياتِ فرود آمدن مسيح در منابع شيعه و سنى فراوان است ، از جمله اين روايتِ مشهور از پيامبر (صلى الله عليه وآله) كه فرمود : " چگونه خواهيد بود آنگاه كه عيسى بن مريم در ميان شما فرود آيد وپيشواى شمااز خود شما باشد . " (509) اين روايت را جمعى از علماء اهل سنت از جمله بخارى و ديگران در باب " فرود آمدن عيسى " آورده اند . (510)

ابن حماد حدود سى روايت را تحت عنوان " فرود عيسى بن مريم (عليه السلام) و روش او " و تحت عنوان " مدت حيات مسيح بعد از فرود " آورده است ، از جمله روايتى كه از پيامبر (صلى الله عليه وآله) نقل شده است : " سوگند به آنكه جانم بدست اوست به يقين عيسى بن مريم به عنوان داورى عادل و پيشوايى دادگر در ميان شما فرود آيد . او صليب را بشكند و خوك را بكشد و ماليات را بردارد و اموال مردم به قدرى زياد شود كه ديگر كسى مالى قبول نكند "  و در همين مأخذ آمده است : " پيامبران به دلائلى با يكديگر برادرند . آئين شان يكى و مادرانشان مختلف است ، نزديكترينشان به من عيسى بن مريم است ، چرا كه بين من و او پيامبرى نيست ، او در ميان شما فرود خواهد آمد پس او را بشناسيد ، مردى چهار شانه و سرخ و سفيد گونه است ، خوك را مى كشد و صليب را مى شكند ، و ماليات را برمى دارد و بجز اسلام آئينى را قبول نمى كند . دعوت او فقط در راستاى پروردگار جهانيان است " در شمارى از روايت هاى ابن حماد به اماكن متعددى به عنوان محل فرود عيسى (عليه السلام) اشاره شده است ، از جمله قدس شريف ، پل سفيد بر دروازه دمشق ، كنار مناره اى در محل دروازه شرقى دمشق و دروازه لُدّ در فلسطين .
بر اساس روايات ابن حماد ، مسيح پشت سر امام مهدى (عليه السلام) نماز مى گزارد و هر سال به حج خانه خدا مشرف مى شود . مسلمانان به همراه او به نبرد با يهود ، روم و دجّال مى پردازند . آن بزرگوار پس از چهل سال زندگى به ديار باقى مى شتابد و مسلمانان پيكر او را به خاك مى سپارند . در روايتى از اهل بيت (عليهم السلام) آمده است كه امام زمان (عليه السلام) مراسم دفن او را بطور آشكار و در برابر ديدگان مردم برگزار مى كند تا ديگر مسيحيان حرفهاى گذشته را نسخه خطى ابن حماد ص 159 - 162 به نقل از صحاح اهل سنت . همين روايت در كتاب بحار نيز آمده است .

درباره او بر زبان نياورند و پيكر او را با پارچه اى كه دستباف مادرش حضرت مريم (عليها السلام) است كفن نموده و در قبر مريم در قدس به خاك مى سپارد . با توجه به آيه قرآن كه : " هيچكس از اهل كتاب نيست مگر اينكه به او ايمان آورد " مى توان گفت همه ملل مسيحى و يهودى پس از نزول مسيح به او ايمان مى آورند . شايد فلسفه عروج او به آسمان و طولانى شدن عمرش براى ايفاى نقش بزرگى است كه در مرحله حساس و تاريخى ظهور امام زمان (عليه السلام) برعهده مى گيرد تا مسيحيان عالم كه احتمالا بزرگترين قدرت جهانى و جدى ترين مانع بر پايى حكومت و تمدن الهى حضرت مهدى (عليه السلام) اند ، از سر راه برداشته شوند .
از اين رو طبيعى است كه با ظهور مسيح ، جهان مسيحيت خرسندى عميق خود را با برپائى تظاهرات گسترده مردمى ابراز نمايد و فرود عيسى (عليه السلام) را براى خود در برابر ظهور مهدى (عليه السلام) براى مسلمانان ، موهبتى الهى پندارد و طبيعى است كه حضرت مسيح (عليه السلام) از كشورهاى مختلف آنان ديدار كند و خداوند نشانه ها و معجزه هايى را بدست او آشكار سازد و جهت هدايت تدريجى مسيحيان به اسلام در دراز مدت اقدام نمايد . در نتيجه نخستين نتايج سياسى فرود مسيح كاهش دشمنى حكومت هاى غربى نسبت به اسلام و مسلمانان و به گفته روايات ، انعقاد پيمان صلح و آتش بس بين آنها و حضرت مهدى (عليه السلام) خواهد بود . ممكن است نماز گزاردن مسيح ، پشت سر حضرت مهدى (عليه السلام) پس از نقض قرارداد صلح توسط غربى ها و اقدام آنان به جنگ با لشكرى انبوه در منطقه باشد و در پى آن مسيح موضع صريح خود را در طرفدارى از مسلمانان اعلام و پشت سر حضرت مهدى (عليه السلام) نماز گزارد .
اما شكستن صليب و كشتن خوك ، بعيد نيست كه پس از جنگ غربى ها در منطقه و شكست آنها بدست مهدى (عليه السلام) باشد . اين نكته نيز قابل توجه است كه امواج خروشان حمايت هاى مردمى از مسيح تأثير شگرفى بر حكومت هاى غرب قبل از نبرد بزرگ آنها با حضرت مهدى (عليه السلام) خواهد داشت . اما ماجراى ظاهر شدن دجّال ، با توجه به روايات ، به احتمال قوى مدتى نه چندان كوتاه ، پس از برپائى حكومت جهانى حضرت مهدى (عليه السلام) و رفاه عمومى ملت هاى جهان و پيشرفت حيرت انگيز علوم به وقوع خواهد پيوست .
خروج دجّال جنبشى بر اساس لاابالى گرى و نشأت گرفته از توطئه يهود و همانند جريان " هيپى گرى " غربى است كه ناشى از عيش و نوش و خوشگذرانى است . البته جنبش دجّال يك چشم بسيار پيشرفته و داراى ابعاد عقيدتى و سياسى گسترده اى است كه تمامى ابزارهاى علمى روز را در تبليغات و ترفندهايش بكار مى گيرد و يهوديان كه در پشت اين حركت قرار دارند ، از او پيروى كرده و با فريبِ دختران و پسران جوان آنان را در راستاى اهداف خود قرار مى دهند و مى توان گفت كه فتنه و آشوب دجّال بر مسلمانان فتنه اى سخت و ناگوار خواهد بود .
درباره رواياتى كه مى گويند : مسيح (عليه السلام) دجال را مى كشد ، بايد دقت و بررسى به عمل آورد زيرا اين عقيده مسيحيان است كه در انجيل آنان آمده . در حالى كه فرمانرواى حكومت جهانى ، بنا بر نظر تمام مسلمانان ، حضرت مهدى (عليه السلام) است و مسيح (عليه السلام) نقش ياور و پشتيبان او را بر عهده خواهد گرفت . در روايات اهل بيت (عليهم السلام) آمده است كه مسلمانان به رهبرى حضرت مهدى (عليه السلام) دجّال رابه هلاكت مى رسانند .


پيمان صلح بين امام (عليه السلام) و غربى ها

از روايات فراوانى كه مربوط به اين پيمان است مى توان پى برد كه محتواى اصلى پيمان ، برقرارى صلح ، عدم تجاوز و همزيستى مسالمت آميز است . بنظر مى رسد هدف امام (عليه السلام) ، ايجاد بسترى مناسب براى فعاليت هاى خود و برنامه هاى حضرت مسيح (عليه السلام) است تا او بتواند به شكل طبيعى در هدايتِ ملل غربى گام بردارد و تحوّلى در عقايد و سياست هاى آنها بوجود آورد و انحرافات حكومت ها و تمدن هاى غرب را برملا سازد . از رواياتِ مربوط به اين قرارداد مى توان فهميد ، بين اين صلح و صلح حديبيّه كه پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله) با قريش منعقد كرد شباهت زيادى وجود دارد . در صلح حديبيه ، متاركه جنگ به مدت ده سال مورد توافق طرفين قرار گرفت و خداوند آن را فتح المبين ناميد ، اما زمامداران ستمگر قريش اين عهد و پيمان را يك جانبه شكستند و از نيّات پليد خود پرده برداشتند و همين عمل آنها ، انگيزه روى آوردن مردم به اسلام و مجوّزى براى سركوبى مشركان گرديد . در اين صلح نيز غربيها دست به پيمان شكنى مى زنند و از خصلت طغيان و تجاوز خود پرده برمى دارند و به گفته روايات با يك ميليون سرباز ، منطقه را به جنگ و آشوب كشانده و پيكار بزرگى بوجود مى آورند كه بر اساس روايات ، اين نبرد از نبردِ آزادى قدس نيز بزرگتر خواهد بود . از پيامبر (صلى الله عليه وآله) روايت شده كه فرمود : " بين شما و روم چهار پيمانِ صلح برقرار گردد كه چهارمين آنها بدست مردى از خاندان هرقل است و سالها (يا دو سال) بطول انجامد . مردى از قبيله عبد القيس بنام سؤدد بن غيلان پرسيد : در آن روز پيشواى مردم چه كسى خواهد بود ؟ فرمود : مهدى از فرزندانم " (511) از حذيفة بن يمان منقول است كه گفت : " پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود : بين شما و بنى اصفر (رومى ها يا اروپائى ها) صلحى برقرار شود ولى آنها در مدت باردارى زنى (يعنى 9 ماه) به شما خيانت كنند و با هشتاد لشكر از راه زمين و دريا حملهور شوند . هر لشكر شامل دوازده هزار سرباز است آنها بين يافا و عكّا فرود آيند . فرمانرواى آنها كشتى هايشان را به آتش كشد و به ياران خود گويد : از سرزمينتان دفاع كنيد ، آنگاه جنگ و كشتار از دو طرف آغاز شود .
سپاهيان به كمك يكديگر بشتابد . حتى كسانى كه در حضرموت يمن هستند به يارى شما آيند . در آن هنگام خداوند با نيزه و شمشير و تير خود ، بر آنها هجوم آورد و به سبب آن بزرگترين كشتار در ميانشان واقع گردد " (512) معناى جمله : " خداوند با نيزه . . . به آنها هجوم آورد " اين است كه خداوند مسلمانان را به كمك فرشتگان و امداد غيبى عليه دشمنان يارى فرمايد . در ص 142 همين كتاب آمده است : " رومى ها بين صور تا عكا لنگر اندازند ، آن هنگام است كه فتنه ها آغاز شود " همچنين در ص 115 آمده است : " خداوند دو كشتار ميان مسيحيان مقدر نموده كه يكى واقع شده و ديگرى باقى مانده است " .
و نيز آمده است : " آنگاه خداوند باد و پرندگان را بر روميان مسلط كند . پرندگان بالهاى خود را به صورت آنها بكوبند تا چشمانشان از حدقه درآيد . زمين آنها را در خود فرو برد . پس از آن دچار صاعقه و زمين لرزه شده و زمين زير پايشان گود شود . خداوند صبر كنندگان را يارى و آنان را پاداش نيك دهد ، همچنانكه ياران محمد (صلى الله عليه وآله) را پاداش نيك بخشيد و دلها و سينه هايشان را مالامال از شجاعت و جرأت گرداند " (513) چنين بنظر مى رسد كه هدف غربى ها از پياده كردن نيرو بين يافا وعكّا يا بين صور و عكّا چنانچه در اين دو روايت آمد بازگرداندن مجدد فلسطين به يهوديان از يكسو و تعيين قدس بعنوان هدف نظامى جهت توجيه هجوم آنها از سوى ديگر است .
در روايت بعدى مى خوانيم كه آنان نيروهاى خود را در طول سواحل از عريش در مصر تا انطاكيه در تركيه پياده مى كنند . از حذيفة بن يمان نقل شده كه گفت : " پيامبر خدا را پيروزى و فتحى نصيب گردد كه همانند آن از زمان بعثتِ وى رخ نداده است ، عرض كرديم : اى رسول خدا اين فتح و پيروزى بر شما مبارك باد ، آيا جنگ پايان مى يابد ؟ فرمود : هرگز ، هرگز ، سوگند به كسى كه جانم بدست اوست ، اى حذيفه ، پيش از آن شش حادثه واقع شود . . . حضرت آخرين آنها را فتنه روم ياد كرد كه آنها به مسلمانان خيانت كرده و با هشتاد لشكر در فاصله بين انطاكيه تا عريش فرود آيند " (514)

در رواياتِ مربوط به فرود عيسى (عليه السلام) آمده است كه جنگ در آن زمان پايان خواهد يافت و تأييد اين مطلب ، جنگ هاى امروز مسلمانان با روميان (غربى ها) است كه پايان نيافته و نخواهد يافت تا حضرت از پس پرده غيب خارج شده و مسيح (عليه السلام) از آسمان فرود آيد و خداوند ما را بر آنها در مرحله طغيان جهانيشان پيروز گرداند . در روايت آمده است كه :" در فلسطين دو درگيرى با روميان اتفاق افتد كه يكى از آنها " گل چين " و ديگرى " درو " ناميده شود . " (515) يعنى جنگ دوم نابود كننده تر از جنگ اول خواهد بود . روايت بعدى به اين معنا اشاره مى كند كه نبرد مهدى (عليه السلام) با غربى ها جنگى نابرابراست و البته به ظاهر موازنه قدرت به نفع آنهاست ، از اين رو برخى بُز دلان عرب به آنها مى پيوندند و بقيه بى طرف مى مانند . ابن حماد به نقل از صفوان در تفسير اين آيه كه فرموده است : " شما بزودى بسوى قومى بسيار قدرتمند فراخوانده شويد " مى گويد : منظور روميانند در روز نبرد بزرگ . سپس مى افزايد : خداوند عرب ها را در آغاز اسلام به جنگ با كفار دعوت نمود ، آنها گفتند : " مال ، زن و فرزندان ، ما را سرگرم و مشغول داشته است " خداوند فرمود : " شما بزودى بسوى قومى بسيار نيرومند فراخوانده شويد " ، آنها بار ديگر در جنگ با روم همان گويند كه در آغاز اسلام گفتند آنگاه تهديد آخر آيه درباره آنها تحقق يابد كه " خداوند شما را به عذابى دردناك كيفر دهد " (516) صفوان مى گويد : " استادان ما چنين نقل كرده اند كه در آن روز گروهى از عرب ها از دين برگشته و مرتد شوند و برخى ديگر دچار ترديد شده ، از نصرت و يارى اسلام روى گردان شوند " از دين برگشتگان آنانند كه از روميان حمايت مى كنند و روى گردانانِ از يارى اسلام ، همان افراد بى طرف اند و بدست حضرت بعد از پيروزى بر روميان ، به عذابى دردناك گرفتار شوند ، روايتى را ابن حماد نقل كرده كه اجر شهيدان اين جنگ را معادل پاداش شهداى بدر در كنار پيامبر (صلى الله عليه وآله) مى داند : " پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمود : برترين شهيدان در زير آسمان از آغاز خلقت عبارتند از : هابيل كه بدست قابيل ملعون ، ظالمانه كشته شد ، پس از او پيامبرانى كه بدست امت هاى خود شهيد شدند در حالى كه براى هدايت آنها مبعوث شده بودند و سخنشان اين بود كه پروردگار ما خداست و مردم را به سوى او دعوت مى كردند ، سپس مؤمن آل فرعون و آنگاه صاحب ياسين و بعد حمزة پسر عبدالمطلب ، و بعد كشتگان جنگ بدر و بعد كشتگان جنگ اُحد ، آنگاه كشتگان حديبيّه و پس از آن كشته هاى جنگ احزاب و سپس كشتگان حُنين و پس از آن كسانى كه بعد از من بدست خوارج طغيانگر و نابكار كشته شوند ، بعد از اينها مجاهدان راه خدا . . . تاآنكه كارزار بزرگ روم اتفاق افتد كه كشتگان آن همچون شهداى بدر خواهند بود . " (517)
شايد عبارت كشتگان حديبيّه كه در روايت وارد شده اشتباه و يا اضافه باشد ، زيرا منابع تاريخى وقوع جنگ يا كشته اى را در حديبيّه درج نكرده اند . ولى در منابع شيعه به نقل از اهل بيت (عليهم السلام) آمده است كه برترين شهيدان در پيشگاه خدا ، ياران سالار شهيدان امام حسين (عليه السلام) و شهيدانى هستند كه در ركاب امام مهدى (عليه السلام) به قتل مى رسند . درباره زمان هجوم اروپائيان ، به سرزمين هاى اسلامى بايد گفت كه بر اساس روايات ، مدت پيمان صلحى كه با غربيان منعقد مى گردد هفت سال است اما آنان بعد از گذشت دو سال و به نقل برخى روايات سه سال ، خيانت نموده و پيمان شكنى مى كنند ، چنانكه در روايت ابن حماد به نقل از ارطات آمده است : " پس از كشته شدن سفيانى و به غنيمت درآمدن اموال قبيله كلب ، صلحى بين مهدى و فرمانرواى طغيانگر روم برقرار شود . بگونه اى كه بازرگانان شما و آنها به كشورهاى يكديگر رفت و آمد كنند . آنها سه سال به ساختن كشتى هاى خود پردازند (نيروى دريائى خود را مجهز سازند) تا آنكه كشتى هاى روميان در سواحل صور تا عكّا لنگر اندازند و آنجا صحنه كارزار گردد " (518) اما در روايتى كه قبلا گذشت خيانت و نقض پيمان آنها را پس از مدت باردارى زنى يعنى بعد از نُه ماه بازگو كرد . والله العالم .




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبادل لینک هوشمند

.متشگرم از خداوند ارزوی توفیق برایتان دارم






آمار مطالب

:: کل مطالب : 633
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com