حقوق مردگان بر زندگان


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





حقوق مردگان بر زندگان
نویسنده : محمدرضا عباسیان 09148023199
تاریخ : پنج شنبه 13 فروردين 1394

 در بيان حقوق مردگان بر زندگان  
بدانكه چون بر كسى آثار موت ظاهر شود اول كسيكه بايد باحوال او بپردازد آنشخص خودش است كه سفر ابدى و آخرت در پيش دارد و در خور آن سفر او را توشه ميبايد، پس اول چيزى كه او را ضرور است اقرار بگناه و اعتراف بتقصير و ندامت از گذشته ها و توبه كامل كردن است ، تضرع و زارى بجناب مقدس ايزدى كردن كه از گناهان گذشته او درگذرد، احوال و اهواليكه در پيش دارد او را بخود و ديگران نگذارد، پس متوجه وصيت شود وحقوق خدا و خلق آنچه در ذمه آن باشد ادا كند و بديگران نگذارد كه بعد ازمردن اختيار از دستش بدر رود و بحسرت در اموال خود نگرد، شياطين جن و انس وسوسه ها كنند، اوصيا و وارثان او را مانع شوند كه ذمّه او را برى سازند و او را چاره نباشد، گويد كه برگردانيد مرا آنقدر كه آنچه از اعمال شايسته خواهم در مال خود بكنم ، از او نشنوند و حسرت و ندامت سود نبخشد پس بقدر ثلث مال خود از براى خويشان و تصدقات و خيرات و آنچه مناسب حال خود داند وصيت كند، كه زياده از ثلث را اختيار ندارد پس ابراء ذمه از برادران مؤ من خود بطلبد و هر كه را غيبت كرده باشد يا اهانتى يا آزارى باو رسانيده باشد اگر حاضر باشند از ايشان التماس كند كه او را حلال كنند و اگر حاضر نباشند از برادران مؤ من التماس كند كه براى او ابراء ذمه بخواهند پس امور اطفال و عيال خود را بعد از توكل بر جناب مقدس الهى بامينى بگذارد، وصى براى اولاد صغير خود تعيين نمايد پس كفن خود را مهيا كند، از شهادتين و عقايد حق و اذكار و ادعيه و آيات آنچه در تركيب مسطور مذكور است ، اين رساله گنجايش ذكر آنها ندارد، بتربت حضرت امام حسين عليه السّلام بفرمايد كه بنويسند و اين در صورتى است كه پيشتر غافل شده باشد و كفن را مهيا نكرده باشد و اگر نه مؤ من ميبايد كه هميشه كفنش مهيا باشد و نزد او حاضر باشد، چنانچه از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : هر كه كفنش با او باشد در خانه اش او را از غلافلان ننويسند و گاه كه نظر كند بآن كفن ثواب يابد و بايد كه بعد از آن ديگر در فكر زن وفرزند و مال نباشد، متوجه جناب مقدس ايزدى شود و بياد او باشد، تفكر كند كه اين امور فانى بكار او نمى آيد، بغير لطف حق و رحمت پروردگار در دنيا و آخرت چيزى بفرياد او نمى رسد، بدانكه چون توكل بر حق تعالى كند امور بازماندگان او به حسن وجوه صورت خواهد يافت ، بداند كه اگر خود باقيماند بدون مشيت الهى نفعى بايشان نميتواند رسانيد، ضررى از ايشان دفع نميتواند كرد، آن خداوندى كه ايشان را آفريده است از او به ايشان مهربانتر باشد، از شفاعت رسولخدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و حضرت ائمه معصومين عليهم السّلام اميد عظيم داشته باشد، منتظر قدوم شريف ايشان باشد، بداند كه همگى در آنوقت حاضر ميشوند، شيعيان خود را بشارتها ميدهند، ملك الموت را سفارشها ميكنند.
بسند معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : هر كه در وقت مرگ وصيت نيكو نكند علامت نقصان عقل و مروت اوست ، گفتند يا رسول اللّه چگونه ، وصيت فرمود كه چون نزديك وفات او شود مردم نزد او جمع شوند بگويد، اَللّهُمَّ فاطِرُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ اِنّى اَعْهَدُ اِلَيْكَ اِنّى اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَكَ لاشَريكَ لَكَ وَ اَنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ اَنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لارَيْبَ فيها وَ اَنَّكَ تَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ وَ اَنَّ الْحِسابَ حَقٌ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌ وَ ما وَعَدَ اِللّهُ فيها من النَّعيم الْمَاءْكُلِ والمَشْرَبِ والنكاحِ حَقُّ وَ اءَنَّ النّارَ حَقَّ وَ اءَنَّ الاَيمِنَ حَقُّ وَ اَنَّ الَذَينَ كما وَصَفْتَ وَ اءَنَّ الاِْسْلامَ كَما شَرَعْتَ وَ اِنَّ الْقَوْلَ كَما قُلْتَ وَ اَنَّ الْقُرْآنَ كَما اَنْزَلَتْ وَ اَنَّكَ اَنْتَ اللّهُ الْحَقُّ الْمُبينُ وَ اِنّى اَعهَدُ اِلَيْكَ فِى الدّارِ الدُّنْيا اَنّى رَضيتُ بِكَ رَبّا وَ بالا سلامِ دينا وَ بمُحمَّدٍ (صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ) نَبِيَّا وَبِعَلِي اِماما وَ بِالقُرآنِ كِتابا وَ اءَنَّ اءَهْلً بَيْتِ نَبِيِّك (عليه وعليهم السلام ) اءَئِمَّتي اَللّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتى عِنْدَ شِدَّتى وَ رَجائى عِنْدَ كُرْبَتى وَ عُدَّتى عِنْدَ الاُْمُوُرِ الَّتَى تَنْزِلُ بى وَ اَنْتَ وَلِيّى فى نِعْمَتى وَ اِلهى وَ اِلهُ آبائى صَلّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَلا تَكِلَنْى اِلى نَفْسى طَرْفَةَ عَيْنْ اَبَدا وَ آنِسْ فى قَبْرى وَحْشَتى وَ اجْعَلْ لى عِنْدَكَ عَهْدا يَوْمَ الْقاكَ مَنْشورا پس حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه : اين عهد و پيمان ميت از روزيكه ميخواهد وصيت كند و وصيت لازم و واجب است بر هر مسلمانى ، پس حضرت صادق عليه السّلام بعد از نقل اين حديث فرمود، كه تصديق اين سخن در سوره مريم هست كه حقتعالى ميفرمايد، لايَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ اِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْدا يعنى در قيامت مالك شفاعت نيستند، مگر كسيكه گرفته باشد نزد پروردگار بخشنده عهدى و اين آن عهد است .
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم بحضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام فرمود كه اين وصيت را توياد گير و بياد اهل بيت خود و شيعيان خود بده چنانچه جبرئيل تعليم من نمود، اگر صحيفه خود را بيشتر درست نكرده باشد جمعى از مؤ منان را حاضر كند، بر اعتقادات خود ايشان را گواه بگيرد، باين نحو بگويد بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ انَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَ اَنَّ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لارَيْبِ فيها وَ اَنَّ اللّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ پس بنويسد بر پارچه يا كاغذى بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمن الرَّحيمِ شَهِدَ الشُّهُودُ الْمُسَمَّونَ فى هذَالْكِتابَ اَنَّ اَخاهُمْ فِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فُلانٌ بِن فُلانٍ و نام خود را و پدر خود را بنويسد اءُشْهِدُ هُمْ وَ اَسْتَوْدِ عُهُمْ وَ اءُقِرُّ عِنْدَهُمْ اَنَّهُ يَشْهَدُ اءنْ لااِلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَنَّهُ مُقِرُّ بِجَميعِ الاَْبْبياء وَ الرُّسُلِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَ اَنَّ عَلِيّا وَلِىُ اللّهِ وَ اِمامَهُ وَ اَنَّ الاَْئِمَةَ مِنْ وُلْدِهِ الاَْئِمَةُ وَ اءنَّ اَوَّلَهُمُ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ وَ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِبْنِ عَلِىّ وَ جَعْفَرِبْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَليِي بْنِ مُوسى وَ مُحَمَّدِبْنِ عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِىّ وَالْقائِمِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَالْنّارَ حَقُّ وَالسّاعَةَ آتِيَةٌ لا ريْبَ فيها وَ اَنَّ اللّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ وَ اَنَّ مُحَمَّدَا صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَالِهِ رَسُولُهُ جآءَ بِالْحَقِّ وَ اَنَّ عَليّا وَلِىُ اللّهِ وَ الْخَليفَةُ مِنْ بَعْدِ رَسُولِ اللّه صَليَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَالِهِ وَاسْتَخْلَفَهُ فى اُمَةّ مُوَدّيا لاَِمْرِ رَبّهِ تَبارَكَ وَ تَعالى وَ اَنَّ فاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ ابْنَيَهْا الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ اَبْناءُ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سِبْطاهُ وَ اِمامَا الْهُدى وَ قائدا الرَّحْمَةِ وَ اَنَّ عَلِيّا وَ مُحَمَّدا وَ جَعْفَرا وَ مُوسى وَ عَلِيّا وَ مُحَمَّدا وَ عَلِيّا وَ حَسَنا وَالْحُجَّةَ عَلَيْهِمُالسَّلامُ ائِمَةً وَقادَةً وَ دُعاةً اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ حُجّةً عَلى عِبادِهِ پس بگويد بگواهان كه نامشان در آن صحيفه نوشته خواهد شد يا فلان يا فلان و نامشان را بگويد اَثْبِتُوا اِلَىٍَّّ هذِهِ الشَّهادَةِ عِنْدَكُمْ حَتّى تَلْقُونى بِها عِنْد الْحَوْضِ پس گواهان باو بگويند يا فلان نَسْتَوْدِعُكَ اللّهُ وَالشَّهادَةَ وَالاِْقْرارَ وَالاِْخاءَ وَ مَوْعُودَهُ عِنْدَ رَسُولِ اللّهِ (صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ) وَنَقْرَاءُ عَلَيْكَ السَّلام وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ پس صحيفه را بپيچند، مهر كنند بمهر آن شخص و بمهر گواهان و از جانب راست ميت با جريده بگذارند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : بر سر شخصى از انصار در وقت جان كندن حاضر شدند، از او پرسيدند كه خود را چون مييابى ؟ گفت اميد از رحمت الهى دارم ، از گناهان خود ميترسم فرمود كه اين دو حالت در اينوقت در دل كسى نميباشد مگر آنكه خدا اميدش را ميدهد، از آنچه ميترسد او را ايمن ميگرداند.
در حديث ديگر منقول استكه : حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم حاضر شدند، نزد شخصى كه در حالت احتضار بود و فرمود كه بگو: اَللّهُمَّ اغْفِرلِىَ الْكَثيرَ مِنْ مَعْصِيَتِكَ وَاقْبَلْ مِنّىِ الْيَسيرَ مِنْ طاعَتِكَ و اما آنچه متعلق بخويشان و برادران مؤ من است ، بايد كه او را در چنين حالى تنها نگذارند و نزد او قرآن و دعا بخوانند، اعتقاد بوحدانيت خدا و رسالت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و امامت ائمه معصومين عليه السّلام و ساير اعتقادات حق را از بهشت و دوزخ و صفات كماليه الهيه و تنزيه خدا مكرر بگويند، كه او بگويد و اگر نتواند گفت بر او بخوانند، دعاى عديله را بر او بخوانند، معنيش را اگر عربى نداند بر او القا كنند و پايش را بسوى قبله كنند و در آنوقت حايض و جنب نزد او نيايند كه ملائكه از ايشان نفرت ميكنند، اگر كسى ديگر حاضر نباشد براى اضطرار نزد او باشند و چون نزديك شود كه جانش بيرون رود آنها بيرون روند.
در احاديث معتبر وارد شده است كه : اگر جان كندن بر او دشوار شود او را ببرند بآن جائيكه هميشه نماز ميكرده است ، يا روى جانمازيكه بر آن نماز ميكرده است ، او را بخوابانند كه اگر اميد شفا هست شفا مييابد و گر نه جانش بآسانى بيرون ميآيد.
در حديث معتبر منقول است كه : حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم داخل شدند، بر شخصى از فرزندان عبدالمطلب و او در حال احتضار بود، فرمود كه پاى او را بسوى قبله كنيد، تا ملائكه باو رو آورند، و رحمت الهى متوجه او گردد.
از حضرت امام رضا عليه السّلام منقول است كه : زينهار كه در حال احتضار دست بر او مگذاريد، اگر دست و پا زند مانعش نشويد، چنانچه جاهلان ميكنند و نزد او قرآن بخوانيد، ياد خدا بكنيد و صلوات بر رسول وآل او بفرستيد.
در حديث ديگر منقول است كه : فرزندى از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام در احتضار بود، حضرت امام محمد باقر عليه السّلام در كنار خانه او نشسته بودند و هر گاه كسى نزد او ميرفت منع ميكردند، ميفرمودند كه دست بر او مگذاريد كه او در اين حالت در نهايت ناتوانيست ، و هر كه دست بر او ميگذارد چنانست كه او را كشته است .
در حديث معتبر از رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : تلقين كنيد مردگان خود را كه لااِلهَ اِلاّ اللّهُ بگويند كه هر كه آخر سخنش لااِلهَ اِلاّ اللّهُ باشد، داخل بهشت شود.
در حديث ديگر فرمود لااِلهَ اِلاّ اللّهُ تلقين ايشان بكنيد كه گناهان را درهم ميشكند، و در حديث صحيح از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام منقول است كه : هر گاه كسى را در وقت جان كندن بيابيد اين كلمات فرج را تلقين كنيد كه او بگويد لااِلهَ اِلاّ اللّهُ الْحَليمُ الْكَريمُ لااِلهَ اِلاّ اللّهُ الْعَلىُّ الْعَظيمُ سُبْحانَ اللّهَ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الاَرَضينِ السَّبْعِ وَمافيهِنَّ وَما بَيْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.
در حديث ديگر منقول است كه : هر كه از اهل خانه حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام محتضر ميشد، حضرت كلمات فرج را تلقين ايشان ميفرمود، كه بخوانند چون ايشان مى خواندند ميفرمود برو كه ديگر بر تو باكى نيست .
در حديث حسن ديگر منقول است كه : حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم بنزد شخصى از بنى هاشم حاضر شدند، در حال جان كندن و فرمودند كه اين كلمات را بخوان يعنى كلمات فرج را چون خواند، گفتند الحمدللّه كه خدا او را از آتش جهنم نجات داد.
در حديث معتبر ديگر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : هيچكس نيست مگر آنكه شيطان جمعى از شياطين راموكل مى گرداند، بر او در وقت مردن كه او را بشك اندازند، در دين خود تا جانش مفارقت كند، اگر كسى مؤ من كامل باشد نميتوان او را بشك انداخت پس ‍ در آنحال تلقين ايشان بكنيد، بكلمات فرج و شهادتين اقرار بائمه عليهم السّلام يك يك را تا از سخن گفتن بازماند.
در حديث ديگر فرمود كه اگر بت پرستى در وقت مردن اقرار بامامت ائمه معصومين عليهم السّلام بكند، دين تشيع را اعتقاد كند آتش جهنم بهيچ عضو او نرسد.
در حديث ديگر فرمود كه شخصى را مرگ در رسيد حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نزد او حاضر شدند، با جماعتى از اصحابه و او بيهوش بود پس حضرت فرمودند كه اى ملك الموت دست از او بردار، تا از او سؤ ال كنم پس آن شخص بهوش آمد حضرت فرمود چه چيز ميبينى گفت سفيدى بسيار و سياهى بسيار ميبينم ، فرمود كه كدام يك بتو نزديكترند گفت سياهى حضرت فرمود، كه بگو اَللّهُمَّ اغْفِرُلِىَ الْكَثيرَ مِنْ مَعاصيكَ وَ اقبَلْ مِنّىِ الْيَسيرَ مِنْ طاعَتِكَ پس آن شخص بيهوش شد، باز بملك الموت فرمود كه دست از او بردار پس او بهوش آمد حضرت فرمود كه چه چيز مى بينى گفت سفيدى بسيار و سياهى بسيار مى بينم فرمود كه كدام يك بتو نزديكتر است گفت سفيدى حضرت فرمود كه او را آمرزيدند، پس حضرت صادق عليه السّلام فرمود كه نزد هر كه حاضر شويد، در اين حال بگوئيد كه اين دعا بخواند.
در حديث ديگر منقول استكه : حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نزد جوانى حاضر شدند در وقت مردن و باو گفتند بگو لااِلهَ اِلاّ اللّهُ و او زبانش بند شده بود و نتوانست گفت ، حضرت پرسيدند از زنيكه بر بالين او نشسته بود، كه اين مادر دارد؟ گفت من مادر اويم فرمود، كه از او خوشنودى يا بر او غضبناكى ؟ گفت شش سال است با او سخن نگفته ام فرمود كه از او راضى شو گفت راضى شدم ، پس ‍ حضرت بآن جوان گفت كه بگو لااِلهَ اِلاّ اللّهُ زبانش گشوده شده بود و گفت ، پس حضرت از او پرسيدند، كه چه چيز مى بينى گفت مرد سياه بدبوئى و بدروئى جامه چركينى را مى بينم كه نزديك من است و گلوى مرا گرفته بود، حضرت فرمود كه بگو: يا مَنديَقْبَلُ الْيَسيرَ وَ يَعْفُوا عَنِ الْكَثيرَ اِقْبِلّ مِنَ الْيَسيرَ وَ اَعْفُ عَنّىِ الْكَثيرَ اِنَّكَ اَنْتَ الْغَفوُرُ الرَّحيمُ چون آن جوان اين دعا را خواند، حضرت فرمود كه چه چيز مى بينى گفت مرد سفيدروى خوشبوئى خوش جامه را ميبينم ، كه نزديك من است و آنمرد سياه مى رود، فرمود كه بار ديگر اين دعا بخوان چون خواند فرمود كه چه ميبين گفت آن سياه را نميبينم و سفيد را ميبينم كه نزديك من است اين را گفت و فوت شد، پس چون شخصى فوت شود سنتست كه دهانش را برهم گذارند، چانه اش را ببندند، چشمش را برهم گذارند، دستهايش را بر پهلوهايش ‍ بكشند، جامه بر رويش بيندازند، قرآن نزد او بخوانند، زود بردارندش .
از حضرت صادق منقول است كه : سزاوار آنستكه برادران مؤ من را خبر كنند، بمردن او تا بجنازه او حاضر شوند، بر او نماز كنند، از براى او استغفار كنند، ميت ثواب ببرد و ايشان ثواب ببرند.
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : چون مؤ من را بقبر مى گذارند، ندا ميكنند او را كه اول عطائيكه تو را داديم بهشت و اول عطائيكه داديم ، اينها را كه بجنازه تو آمدند، آمرزش گناها است .
در حديث ديگرفرمود كه اول تحفه كه بمؤ من ميدهند در قبر آنستكه مى آمرزند هر كس را كه همراه جنازه او بوده است .
در حديث ديگر فرمود كه هر كه همراهى جنازه مؤ منى بكند تا او را دفن كنند، حق تعالى در قيامت هفتاد ملك بر او بگمارد كه همراهى از براى او كنند استغفار از قبر تا بموقف حساب و فرمود كه هر كه يك طرف جنازه را بگيرد، بيست و پنج گناه كبيره اش آمرزيده شود، اگر چهار طرف را بگيرد از گناهان بيرون آيد، بهتر آنستكه اول دست راست ميت را كه جانب چپ جنازه است به دوش راست خود بردارد، پس پاى راست ميت را به دوش راست بردارد، پس پاى چپ ميت را بدوش چپ بردارد، پس دست چپ ميت را بدوش چش بردارد، پس ‍ چون خواهد كه ديگر تربيع كند، از پيش روى جنازه نرود بلكه از جانب پشت جنازه برگردد باز به همان روش تربيع بجا آورد وبهتر آن است كه پشت جنازه يا پهلوهاى جنازه راه رود و پيش جنازه نرود، ظاهر احاديث آنستكه اگر جنازه مؤ من باشد پيش آن راه رفتن خوبست و در جنازه خلاف مذهب پيش آن نبايد رفت ، زيرا كه ملائكه او را استقبال بعذاب ميكنند، وبا جنازه سوار رفتن مكروه است .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : هر كه جنازه را ببيند، اين دعا بخواند هيچ ملكى در آسمان نماند مگر آنكه گريه كنند، از براى ترحم بآواز او اَللّهُ اَكْبَرُ هذا ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدق اللّهُ وَ رَسُولُهُ اللّهُمَّ زِدْنا اِيْمانا وَ تَسْليما الْحَمْدُلِلّهِ الَّذى تَعَزَّرَ بِالْقُدْرَةِوَ قَهَرَ الْعِبادَ بِالْمَوتِ.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : هر كه تشييع جنازه بكند بهر قدميكه بردارد صد هزار حسنه براى او نوشته شود، صد هزار گناه از او محو شود، صد هزار درجه براى او بلند شود، اگر بر جنازه اش نماز كند، حقتعالى بعد از فوت او صد هزار ملك را بفرستد، كه بر جنازه او نماز كنند، از براى او استغفار كنند، تا وقتى كه دفن شود، اگر بماند تا وقت دفن همان صدهزار ملك را حقتعالى مقرر فرمايد، كه از براى او استغفار كنند، تا از قبرش بيرون آيد در قيامت .
در حديث معتبر از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام منقول است كه : هر كه مؤ منى را غسل دهد، چون او را از پهلو بپهلوى ديگر بگرداند، اين دعا بخواند گناهان يكساله او آمرزيده شود، مگر گناها كبيره اَللّهُمَّ اِنَّ هذا بَدَنُ عَبْدِكَ الْمُؤْمِنْ وَقَدْ اَخْرَجْتَ رُوحهُ مِنْهُ وَ فَرَّقْتَ بَيْنَهُما فَعَفْوَكَ عَفْوَكَ.
در حديث ديگر فرمود هر كه ميتى را غسل بدهد، و آنچه از عيبهاى آن ميت بر او ظاهر شود، بكسى نقل نكند گناهانش آمرزيده شود.
در حديث ديگر فرمود كه حضرت موسى عليه السّلام از پروردگار خود پرسيد، كه چه ثواب دارد كسيكه ميتى را غسل بدهد وحى باو رسيد كه اورا از گناهان ميشويم ، مانند روزيكه از مادر متولد شده است .
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : هر كه مؤ منى را غسل دهد، در وقت غسل دادن مكرر بگويد رَبِّ عَفْوَكَ عَفْوَكَ خدا او را بيامرزد، در فقه الرضا عليه السّلام مذكور است كه در وقتيكه دست بر شكمش بمالد اين دعا بخواند: اَللّهُمَّ اِنّى سَلَكْتُ حُبَّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ فى بَطْنِهِ فَاسْلُكْ بِهِ سَبيلَ رَحْمَتِكَ.
در حديث معتبر از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام منقول است كه : هر كه كفن كند مؤ منى را چنانست كه ضامن پوشش او شده باشد تا روز قيامت ، هر كه بكند از براى مؤ منى قبرى چنان باشد كه او را در خانه موافقى جا داده باشد تا روز قيامت .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : هر كه بر جنازه ميتى نماز كند، هفتاد هزار ملك بر او نماز كنند و گناهان گذشته اش آمرزيده شود، پس اگر همراهى كند تا او را دفن كنند بهر قدمى كه بردارد قيراطى از ثواب باو بدهند كه آن قيراط مانند كوه احد باشد.
در حديث ديگر فرمود كه مؤ منى كه بر جنازه نماز كند، بهشت او را واجب گردد مگر آنكه منافق يا عاق پدر و مادر باشد.
بسند معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : چون مؤ منى بميرد و در جنازه او چهل نفر از مؤ منان حاضر شوند و بگويند اَللّهُمَّ اِنّا لانَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّخَيْرا وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا يعنى خداوندا ما از او بغير از نيكى نميدانم و تو داناترى باحوال او از ما چون اينرا بگويند، حق تعالى فرمايد كه من شهادت شما را قبول كردم و آمرزيدم آن گناهانى را كه ميدانم و شما نميدانيد.
در حديث معتبر ديگر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : اول چيزيكه در عنوان نامه مؤ من مينويسند بعد از مرگش آنچيزيست كه مردم در حق او ميگويند، اگر نيك ميگويند نيك مى نويسند و اگر بد ميگويند بد مى نويسند.
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : چون ميت را بقبر رسانى او را از پيش پاى قبر داخل كن پس چون در قبرش ‍ گذارى آية الكرسى بخوان و بگو بِسْمِ اللّهِ وَ فى سَبيلِ اللّهِ وَ عَلى مِلَةِ رَسُولِ اللّهِ اَللّهُمَّ افْسَحْ لَهُ فى قَبْرِهْ وَالْحِقُهُ بِنَبِيِّهِ اَللّهُمَّ اِنْ كانَ مُحْسِنَا فَزِدْ فى اِحْسانِهِ وَ اِنْ كانَ مُسيئا فَاغْفِرْلَهُ وَارْحَمْهُ وَ تَجاوَزْ عَنْهُ واستغفار از برايش بسيار بكن و حضرت على بن الحسين عليه السّلام چون ميت را داخل قبر ميكردند، اين دعا ميخواندند اَللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَ صاعِدْ عَمَلَهْ وَ لَقِّهِ مِنْكَ رِضْوانا.
در حديث ديگر فرمود كه چون ميت را بقبر گذارند بايد كه اولاى مردم باو نزديك سرش باشد و نام خدا ببرد كه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و پناه برد بخدا از شر شيطان و سوره حمد وقل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق و قل هواللّه احد وآية الكرسى بخواند و اگر تواند رويش را برهنه كند و بر خاك گذارد و در آنجا تلقين كند او را بشهادتين و اقرار بائمه معصومين عليهم السّلام و ساير اعتقادات حق .
در حديث ديگر فرمود كه چون خاك بر ميت بريزى بگو: اِيْمانا بِكَ وَ تَصْديقا بِبَعْثِكَ هذا ما وَعَدَنَا اللّهُ وَرَسُولُهُ تا آنكه بعدد هر ذره از آن خاك حسنه در نامه ات نوشته شود و چون قبر را پركنند و مردم بر گردند نزديكترين مردم باو نزديك سر قبر بنيشيند كه بآواز بلند او را تلقين كند، كه اين تلقين باعث اين ميشود كه منكر و نكير از او سئوال نكنند. و سنت موكد است كه در نزد قبر بعد از دفن ميت او را تعزيه بگويند و پيش از دفن نيز مستحبست .
در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : هر كه اندوهگينى را تعزيه بگويد، در روز قيامت او را حله بپوشاند ومثل ثواب آن صاحب مصيبت او را باشد بى آنكه از ثواب او چيزى كم شود.
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : مرده گان را زيارت كنيد كه ايشان خبر ميشوند از رفتن شما و شاد ميشوند و بشما انس ميگيرند و چون بنزديك قبر برويد بگوئيد اَللّهُمَّ جافِ الاَْرْض عَنْ جُنُوبِهِمْ وَ صاعِدْ اِلَيْكَ اَرْواحَهُمُ وَ لَقِهّمْ مِنْكَ رِضْوانا وَاسْكُنْ اِلْيهِمْ مِنْ رَحْمَتِكَ ماتَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَ تُؤ نِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ اِنّكَ عَلَى كُلَّ شَيْى ء قَدير.
در احاديث معتبره وارد شده است كه هر كه نزد قبر برادر مؤ من برود و رو بقبله دست بر قبرش بگذارد و هفت مرتبه سوره اناانزلناه فى ليلة القدر بخواند از ترس بزرگ روز قيامت ايمن گردد.
در روايت ديگر منقول است كه : حق تعالى او را وصاحب قبر هر دو را بيامرزد. ودر روايت معتبر منقول است كه : حضرت امام محمد باقر عليه السّلام نزد قبرى از شعيان ايستادند و اين دعا خواندند اَللّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَصِلْ وَحْدَتَهُ وَ انِسْ وَحْشَتَهُ وَ امِنْ رَوْعَتَهُ وَ اسْكُنْ اِلَيْهِ مِنْ رَحْمَتِكَ مايَسْتَغْنى بِها عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواكَ وَالْحِقْهُ بِمَنْ كانَ يَتَوَلاهُ.
در روايت ديگر منقول است كه : هر كه سوره اناانزلناه نزد قبر مؤ منى بخواند هفت مرتبه حقتعالى ملكى را بفرستد كه عبادت الهى كند نزد قبر او و ثواب عبادت آن ملك را براى ميت بنويسند و چون از قبرش محشور شود بهر هولى از اهوال قيامت كه برسد حقتعالى بسبب آن ملك آن هول را از از دفع كند تا داخل بهشت شود.
منقول است كه : مستحبست نزد قبر سوره حمد وقل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق و قل هواللّه و آية الكرسى هر يك را سه مرتبه و سوره اناانزلناه را هفت مرتبه بخواند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : هر كه بر قبرستان بگذرد يازده مرتبه سوره قل هواللّه احد بخواند، ثوابش را بمردگان آن قبرستان ببخشد بعدد آنمردگان اجر و ثواب يابد. بدانكه چون اين رساله محل ذكراحكام احتضار و غسل و كفن و نماز و دفن نبود قليلى از آداب در اينجا مذكور شد، كه اين رساله از اين فوائد خالى نباشد و مفصل همگى در كتاب بحارالانوار مذكور است .




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبادل لینک هوشمند

.متشگرم از خداوند ارزوی توفیق برایتان دارم






آمار مطالب

:: کل مطالب : 633
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 5
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 71
:: بازدید ماه : 598
:: بازدید سال : 3856
:: بازدید کلی : 92551

RSS

Powered By
loxblog.Com