سیمای کلی دوران ظهور


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





سیمای کلی دوران ظهور
نویسنده : محمدرضا عباسیان 09148023199
تاریخ : شنبه 19 ارديبهشت 1394

سيماى كلى دوران ظهور


با آنكه قرآن كريم معجزه جاويد پيامبر ما در همه زمانهاست ، اما مى توان گفت پيشگوئى هاى پيامبر از سرنوشت بشر و تحولات گوناگون اسلام در مسير تاريخ ، و خبر از مجد و عظمت و پيروزى دوباره اسلام در جهان ، از معجزه هاى ديگر آن پيامبر عظيم الشأن است .
عصر ظهور اسلام كه موضوع اين كتاب است ، در واقع همان عصر ظهور مهدى موعود ( عج ) است . در احاديثى كه " صحابه پيامبر " ، " تابعين " ، نويسندگان " صحاح " و " دايرة المعارف هاى حديثى " ( " صحابه پيامبر " معمولا به افرادى گفته مى شود كه موفق به درك محضر رسول خدا در زمان حيات آن حضرت شده اند . و " تابعين " به افرادى گفته مى شود كه سخنان پيامبر خدا را از صحابه شنيده و خود موفق به درك او نشده اند . " صحاح " يعنى دو كتاب معروف بخارى و مسلم و صحاح سته يا كتب سته به كتابهاى حديثى اهل سنت گفته مى شود كه نزد دانشمندان اهل سنت از اعتبار و صحت بالائى برخوردار است و " دايرة المعارفهاى حديثى " شامل كتابهاى حديثى مفصلى است كه احاديث پيامبر خدا را جمع آورى كرده اند . مترجم )

 مذاهب مختلف اسلامى از رسول خدا ( صلى الله عليه وآله ) نقل كرده اند ، هيچ فرقى ميان " عصر ظهور اسلام " و " عصر ظهور مهدى موعود " گذاشته نشده  است ، در اين احاديث كه به " احاديث بشارت نبوى " معروف است ، به ظهور مهدى موعود مژده داده شده و تعداد آنها بالغ بر صدها حديث است و چنانچه احاديث امامان معصوم را بر آنان اضافه كنيم ، تعداد احاديث بشارت نبوى به هزاران حديث خواهد رسيد . چرا كه ائمه هدى آنچه براى ما نقل مى كنند از رسول خدا بيان مى كنند . بر پايه احاديث ، منطقه عمومى ظهور حضرت ، شامل كشورهاى يمن ، حجاز ، ايران ، عراق ، منطقه شام و فلسطين ، مصر و مغرب عربى است . سيمايى كه اين احاديث از اوضاع جهان و اوضاع منطقه ظهور در آن دوران ارائه مى كنند سيمائى كلى ست كه بسيارى از حوادث بزرگ را همراه با جزئيات آن در كنار نام اشخاص و مكان ها بيان نموده و من تلاش كرده ام تا تصوير شفاف دوران ظهور را به شكل دقيق و بهم پيوسته از ميان احاديث ، استخراج و در دسترس عموم مسلمانان قرار دهم . در اين فصل ، ابتدا ، نگاهى به فضاى عمومى عصر ظهور مى افكنيم : احاديث ما بيانگر آن است كه ظهور حضرت مهدى ( عليه السلام ) پس از يك رشته حوادث مقدماتى منطقه اى و بين المللى از شهر مكه آغاز خواهد شد . در سطح منطقه ظهور ، ابتدا دو دولت هوادار آن حضرت در ايران و يمن تشكيل مى گردد . ياوران ايرانى حضرت ، دولت خود را سالها قبل از ظهور برپا مى كنند و پس از قرار گرفتن در يك جنگ طولانى ، آنرا با پيروزى به پايان مى برند . اندكى قبل از ظهور ، در بين ايرانيان دو شخصيت برجسته بر مسند قدرت تكيه مى زنند ، يكى مردى خراسانى ست كه در قالب يك چهره سياسى و ديگرى شخصى به نام شعيب فرزند صالح كه در قالب يك چهره نظامى بروز مى كنند . ايرانيان به رهبرى آنان ، نقش
مهمى در حركتهاى ظهور حضرت برعهده مى گيرند . و اما ياران يمنى حضرت ، نهضت خود را تنها چند ماه قبل از ظهور آغاز مى كنند . به نظر مى رسد كه يمنى ها علاوه بر آماده كردن مقدمات ظهور ، در حوادث آن روز حجاز كه با خلأ سياسى روبرو خواهد بود ايفاى نقش خواهند كرد .
در حجاز ، پادشاهى به نام عبدالله كه از خاندان معروف آن سرزمين است ، به قتل مى رسد ، او آخرين پادشاه سرزمين حجاز خواهد بود . در پى اين حادثه بر سر جانشينى او اختلافات فراوانى ايجاد مى شود . اين اختلافها به خلأ سياسى در منطقه حجاز منتهى گشته و تا ظهور حضرت ادامه مى يابد : " آنگاه كه عبدالله بميرد ، مردم در انتخاب جانشين او به توافق نرسند ، اختلاف ها آغاز شود و اين اختلاف به خواست خداوند ، تا ظهور مولايتان تداوم يابد . بطورى كه دوران سلطنتهاى طولانى به پايان رسد و عمر حكومت حاكمان به چند ماه و چند روز كاهش يابد . ابو بصير مى گويد : عرض كردم : آيا اين دوران طولانى خواهد بود ؟ فرمود : هرگز . " پس از قتل عبدالله ، اختلافها به درگيرى ميان قبائل حجاز تبديل مى گردد : " از نشانه هاى ظهور ، حادثه اى است كه بين مكه و مدينه رخ مى دهد . به امام عرض كردم حادثه چيست ؟ فرمود : بر اثر تعصبهاى قبيله اى ، ميان مكه و مدينه فلانى پانزده نفر از سران قبيله فلان را خواهد كشت " .
در حديثى از عبدالرحمان بن سيابة آمده است : " امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : چگونه خواهيد بود روزگارى كه شما را نه دسترسى به امامى هدايتگر باشد و نه دانشى روشنگر . در حالى كه گروهى از شما از گروه ديگر متنفر و گريزانيد . در آن آزمايش خوبان و مخلصان از ديگران شناخته شوند . جنگ و اختلاف بالا گيرد بطورى كه قدرت ، در آغاز روز به دست كسى افتد و در پايان همان روز از او گرفته شده و به قتل رسد (  الامامة والتبصرة ص 130 ) " .
در همين حال نشانه هاى ظهور آشكار مى گردد و شايد بزرگترين نشانه ، همان نداى آسمانى است كه به نام حضرت در روز بيست و سوم ماه رمضان به گوش جهانيان مى رسد . سيف پسر عميره چنين مى گويد : " نزد منصور ( خليفه عباسى ) بودم . او بى مقدمه خطاب به من گفت : اى سيف بن عميره ، به يقين منادى از آسمان ندا خواهد داد و نام مردى از فرزندان ابو طالب را خواهد خواند . گفتم : اى اميرالمؤمنين جانم فداى شما باد ! آيا به اين سخن ايمان داريد ؟ گفت : آرى ، سوگند به كسى كه جانم در دست اوست ، اين همان چيزى است كه به گوش خود شنيده ام . گفتم : اى امير مؤمنان ، اين حديث را پيش از اين نشنيده بودم . گفت : اى سيف ، آنچه شنيدى حق است . وقتى آن حادثه به وقوع پيوندد ، نخستين كسانى كه نداى  آسمانى را پاسخ دهند مائيم ، چرا كه آن ندا ، مردى از عموزادگان ما را مى طلبد !
گفتم : مردى از فرزندان فاطمه ( عليها السلام ) ؟ گفت : آرى اى سيف . اگر اين سخن را از محمد بن على ( امام محمد باقر ( عليه السلام ) ) نشنيده بودم ، اگر تمام مردم روى زمين هم برايم نقل مى كردند ، نمى پذيرفتم . اما گوينده اين خبر ، محمد بن على است " با اين نداى آسمانى ، حضرت ارتباط با برخى از ياران خود را آغاز مى كند و پس از آن ، در همه جاى عالم سخن از " مهدى موعود " بر زبانها جارى مى گردد . سينه ها مالامال از مهر و محبت او مى شود . دشمنان از ظهورش بيمناك و جستجو براى
دستيابى به آن وجود مبارك را آغاز مى كنند .
ميان مردم شايع مى شود كه او در شهر مدينه است . حكومت حجاز يا نيروهاى خارجى ، از سپاه سفيانى كه در سوريه مستقر است يارى مى طلبد تا شايد بتواند بر اوضاع داخلى مسلط شده وجنگهاى قبيله اى حجاز را پايان دهد . سپاهيان سفيانى وارد مدينه مى شوند . آنها هر مرد هاشمى را كه مظنون به نظر برسد دستگير و زندانى و بسيارى از آنان و هوادارانشان را به قتل مى رسانند . بر اساس روايت حماد ، در اين حوادث ، سفيانى ، لشكر ويژه اى را براى تعقيب و بازداشت فرزندان زهرا ( عليها السلام ) گسيل مى كند . اين لشكر تمامى فرزندان آل محمد را شناسائى و روانه زندان كرده و به كوچك و بزرگ آنان ترحم نمى كند . مردى بدست اين لشكر ويژه كشته مى شود ، اما حضرت به همراه شخصى به نام منصور ، نگران و هراسان - همچون خروج موسى هنگام تعقيب فرعونيان - از مدينه خارج مى گردند ، لشكر ويژه سفيانى در تعقيب آنان به تلاش خود ادامه مى دهد . اما حضرت به سلامت وارد مكه مى شود .
در شهر مكه حضرت فعاليت خود را بار ديگر آغاز وارتباطات گسترده اى با ياران خود برقرار مى كند تا آنكه شب دهم محرم فرا مى رسد . شامگاهان پس از نماز عشا ، نهضت مقدس آن حضرت از حرم شريف و از كنار بيت الله الحرام با صدور بيانيه اى براى اهالى مكه آغاز مى گردد . بلافاصله ، دشمنان حضرت براى نابودى او وارد عمل مى شوند . اما ياران مهدى ( عج ) پيرامونش حلقه زده و بشدت از او محافظت مى كنند . پس از ساعاتى ، ياران حضرت بر مسجد و بر شهر مكه مسلط مى شوند . صبح روز دهم محرم ، حضرت با صدور بيانيه اى به زبانهاى مختلف مردم عالم ، جهانيان را به يارى خود دعوت مى كند . او در اين پيام اعلام مى كند كه مدتى در شهر مكه مى ماند تا معجزه اى كه جد بزرگوارش حضرت محمد مصطفى ( صلى الله عليه وآله ) وعده داده عملى گردد . معجزه اى كه طى آن لشكرى از دشمنان حضرت كه به تعقيب او
پرداخته و براى مقابله با وى رهسپار مكه هستند ناگهان ناپديد مى شوند گوئى كه زمين دهان گشوده و همه را يكجا بلعيده است ! ديرى نمى پايد كه اين معجزه عملى مى گردد و سپاه سفيانى كه از مدينه بسوى مكه در حركت است ، ناپديد مى شود ! " سپاه سفيانى چون به بيابانهاى مدينه رسد خداوند ناپديدشان سازد و اين حادثه همان است كه در كلام خداوند آمده است : اى كاش مى ديدى كه آنان وحشت زده اند و راه گريزى ( برايشان ) نيست و از جايى نزديك گرفته شوند ( سبأ / 51 ) " .
هنگامى كه آنان به بيابان برسند ، ناپديد گردند . كسانى كه پيشاپيش رفته اند ، باز گردند تا از ماجرا باخبر شوند اما خود نيز به همان سرنوشت گرفتار شوند و آنانكه در پشت لشكر مى آيند ، خود را به محل حادثه رسانند و آنان نيز به سرنوشت محتوم ديگران بپيوندند ( مسند احمد : 6 / 287 ) . "
پس از اين معجزه ، حضرت با سپاهى بيش از ده هزار نفر رهسپار مدينه مى شود و پس از نبردى كوتاه با نيروهاى دشمن ، شهر را آزاد مى كند . با آزادى دو حرم شريف ( مكه و مدينه ) آزادى سرزمين حجاز و كنترل آن به پايان مى رسد ، حضرت از مدينه به سوى عراق روان مى گردد . در اين مسير سپاه ايرانيان و مردم آن ديار به رهبرى مرد خراسانى و شعيب بن صالح به امام ( عليه السلام ) پيوسته و با آن حضرت بيعت مى كنند . امام به سرزمين عراق وارد مى شود . ابتدا اوضاع داخلى را سامان مى بخشد . سپس گروههاى باقيمانده از لشكر سفيانى را شكست داده و شورشيان متفرقى را كه در گوشه و كنار تلاش هاى بى ثمرى عليه امام دارند ، سركوب مى كند . آنگاه عراق را به عنوان مركز حكومت و شهر كوفه را پايتخت آن قرار مى دهد . با اين اقدام حضرت ، كشورهاى يمن ، حجاز ، ايران ، عراق و دولتهاى خليج ، يكپارچه تحت فرماندهى و رهبرى آن وجود مبارك قرار مى گيرد . بر اساس برخى روايتها پس از فتح عراق ، نخستين جنگ حضرت با ترك ها خواهد بود : " اولين پرچمى كه براى جنگ برافراشته شود ، جهت مقابله با تركان است كه به شكست آنان منتهى گردد (  معجم أحاديث الإمام المهدي : 1 / 328 ) . "
ترك در احاديث ما به تمام ساكنان مشرق زمين گفته شده است ، از اين رو ممكن است منظور از اين گروه تركهاى عثمانى يا حتى روسها باشند . سپس ، حضرت سپاه بزرگ و مجهز خود را آماده كرده و به سوى قدس شريف حركت مى كند . سفيانى كه هنوز در دمشق مستقر است ، در برابر حضرت موضع مى گيرد . سپاه امام در نزديك دمشق در منطقه اى به نام " مرج عذراء " فرود مى آيد . سرانجام حضرت و سفيانى وارد گفتگو مى شوند . اما با توجه به حمايتهاى گسترده مردم شام از حضرت ، سفيانى از موقعيت ضعيفى برخوردار است به طورى كه سفيانى بر اساس بعضى روايتها آماده واگذارى قدرت به حضرت مى گردد ، ولى گروهى از يهوديان و روميان كه از حاميان پشت پرده سفيانى اند به همراه معاونانش وى را سرزنش كرده و از اين تصميم برحذر مى دارند . سرانجام سفيانى با بسيج تمام نيروهاى خود و حاميانش وارد نبردى سنگين و بزرگ با حضرت مى گردند . نبردى كه جبهه ساحلى آن از عكّا در فلسطين تا انطاكيه در تركيه و جبهه داخلى آن از طبريه تا دمشق و قدس امتداد مى يابد . اما در اين نبرد ، خداوند ، دشمنان حضرت را به خشم و غضب خود گرفتار و آن سپاه بزرگ و مجهز را به دست تواناى ياران مهدى موعود ، تار و مار مى كند ، به گونه اى كه اگر يكى از افراد دشمن ، پشت سنگى مخفى گردد ، سنگ به سخن مى آيد و مى گويد : اى مسلمان ! اين يهودى پشت من پنهان شده ، او را بكش ! با اين نصرت و يارى آشكار الهى ، امام مهدى موعود ( عج ) پيروزمندانه بر قدس شريف وارد مى شود .

 

 


 

با شكست سنگين يهود و حاميانشان بدست حضرت ، آتش خشم غربى هاى مسيحى شعلهور مى شود و آنها با سرعت عليه حضرت و مسلمانان اعلان جنگ مى كنند . اما خبر حادثه غير منتظره بزرگى ، همه نقشه ها را ، نقش بر آب مى سازد : فرود حضرت عيسى مسيح از آسمان به زمين ! اين واقعه كه يكى از نشانه هاى بزرگ عصر ظهور ، براى جهانيان است ، شادى و سرور همه مسلمانان و مسيحيان را فراهم مى آورد . از احاديث ما مى توان حدس زد كه احتمالا حضرت مسيح همان كسى است كه بين حضرت مهدى و غربى ها ميانجيگرى مى كند تا قرارداد صلحى براى مدت هفت سال ميان طرفين بسته شود : " بين شما و روميان چهار پيمان صلح بسته شود . چهارمين پيمان بدست مردى از فرزندان " هرقل " صورت گيرد و هفت سال پايدار ماند . مردى از قبيله عبدالقيس به نام مستور فرزند غيلان از رسول خدا پرسيد : چه كسى در آن روز امام و پيشواى مردم خواهد بود ؟ حضرت فرمود : مهدى از فرزندان من ، مردى كه چهل ساله مى نمايد ، چهره اى همچون ستاره درخشان ، خالى بر گونه را ست ، دو عباى قطوانى (  عباى قطوانى عبائى است سفيد كه در محلى به نام قطوان در كوفه بافته مى شود . ) بر دوش و از جلوه و شكوهى همچون مردان بزرگ بنى اسرائيل برخوردار است ، او گنجهاى زمين را بيرون كشد و شهرهاى شرك را آزاد سازد " ( المعجم : 1 / 338 ) بر پايه احاديث ، اين پيمان صلح پس از دو ، سه يا هفت سال از طرف غربيها شكسته مى شود و شايد دليل آن وحشت فراوان آنها از موج عظيمى است كه مسيح ( عليه السلام ) در ميان غربى ها ايجاد مى كند ، بگونه اى كه بسيارى از آنان پذيراى اسلام گشته و از هواداران امام زمان ( عج ) مى گردند . از همين رو اروپائيان پيمان صلح را نقض كرده و با جمع آورى امكانات خود ، در قالب يك ميليون نيروى نظامى ، دست به هجوم غافلگيرانه و گسترده اى به منطقه شام و فلسطين مى زنند : " آنان دست به مكر و حيله زنند و با هشتاد لشكر ، هر لشكر مركب از دوازده هزار نفر به سوى شما آيند " ( البخارى : 4 / 123 ) .


در اين نبرد بزرگ ، مسيح ( عليه السلام ) آشكارا موضع خود را در دفاع از مهدى موعود ( عج ) اعلام مى كند و پشت سر آن حضرت در قدس شريف به نماز مى ايستد . جنگ اروپائيان با حضرت در همان محورهاى جنگ قبلى حضرت با سفيانى و نبرد فتح قدس به وقوع مى پيوندد يعنى از عكا در فلسطين تا انطاكيه در تركيه و از دمشق تا قدس و مرج دابق . اما سرانجام شكست سنگين ، نصيب روميان و فتح و پيروزى از آنِ مسلمانان مى گردد . پس از اين پيروزى ، دروازه هاى اروپا و غرب مسيحى به روى حضرت گشوده مى شود . به نظر مى رسد كه پس از اين حوادث ، مردم بسيارى از كشورهاى اروپائى با شورش عليه دولتهاى خود كه مخالف حضرت مسيح و حضرت مهديند ، اقدام به تشكيل حكومتهائى با هوادارى از آن دو فرستاده خدا مى كنند .
بعد از فتح اروپا و فرمانروائى حضرت بر آن سرزمين و مسلمان شدن بيشتر مردم ، مسيح ( عليه السلام ) رحلت مى كند و حضرت مهدى ( عليه السلام ) همراه مسلمانان بر پيكر او نماز مى گزارند . روايات مى گويند : امام ( عليه السلام ) مراسم دفن و نماز را آشكارا و در حضور
مردم انجام مى دهد ، تا همچون بار اول درباره اش سخن ناروا نگويند . سپس پيكر پاك او را در پارچه اى كه دستباف مادرش مريم صديقه ( عليها السلام ) است كفن نموده و در جوار مزار شريف او در قدس و بر اساس روايتى ديگر ، در جوار پيامبر خدا در مدينه به خاك مى سپارد .
پس از فتح جهان و تشكيل دولت واحد ، امام ( عليه السلام ) جهت تحقق اهداف الهى در ميان ملت هاى مختلف دست به اقدامات گوناگون مى زند . او براى تعالى و شكوفائى زندگى مادى و تحقق رفاه همگان اقدام نموده و در گسترش فرهنگ و دانش ، و بالا بردن سطح آگاهى دينى و دنيايى مردم مى كوشد . طبق برخى روايات ، نسبت دانشى كه آن حضرت بر علوم مردم مى افزايد ، نسبت 25 به 2 است ، يعنى اگر مردم تا آن زمان دو بخش از دانش را دارا باشند ، 25 بخش ديگر را بر آن افزوده و در مجموع دانش بشر به 27 درجه ارتقاء مى يابد .


همچنين در زمان حضرت ، ساكنان زمين به كرات ديگر آسمان راه مى يابند و حتى مرحله اى از درهاى عالم غيب به روى اين جهان مادى ، گشوده مى شود ، و افرادى از بهشت به زمين بازمى گردند تا براى مردم آيت و نشانه اى الهى باشند ، علاوه بر آن شمارى از پيامبران و امامان ( عليهم السلام ) به زمين بازگشته و تا زمانى كه خداوند اراده كند ، به حكمرانى مى پردازند .  در اين زمان جنبش دجّال ملعون و فتنه و آشوب او كه يك حركت فريبنده و انحرافى ست آغاز مى گردد ، او با بهره گيرى از پيشرفت رفاه و علومى كه در زمان امام ( عليه السلام ) صورت گرفته براى فريب پسران ، دختران و زنان كه بيشترين پيروانش را تشكيل مى دهند ، از ابزار و روش هاى مدرن شعبده استفاده مى كند . دجال با بهره گيرى از نيرنگ هاى خود موجى از فتنه و آشوب در جهان بوجود مى آورد و بسيارى از مردم ، فريبكارى هاى او را باور مى كنند ، اما حضرت
نيرنگ هاى وى را آشكار ساخته و به زندگى او و هوادارانش خاتمه مى دهد .  اين دورنمائى از آغاز حركت و انقلاب جهانى حضرت مهدى موعود ( عليه السلام ) بود . اما آشكارترين حوادث و رويدادهاى قبل از ظهور چنين است : ابتدا ، فتنه اى بر امت اسلام وارد مى شود كه احاديث ما ، آن را آخرين و سخت ترين فتنه توصيف مى كنند اين فتنه با ظهور امام ( عليه السلام ) برطرف مى گردد . نكته قابل توجه آن است كه ويژگيهاى كلى اين فتنه با توطئه سلطه غربى ها بر كشورهاى مسلمان و كشورهاى شرقى هم پيمان آنان در آغاز اين قرن ، تطبيق مى كند ، فتنه اى كه تمام كشورهاى اسلامى و اعضاء خانواده آنان را در برمى گيرد : " هيچ خانه اى و هيچ مسلمانى از شر آن فتنه در امان نماند . " (المعجم : 1 / 81 ) ملت هاى كفرپيشه بر كشورهاى مسلمان هجوم مى آورند آنچنانكه گرسنگان آزمند بر سفره چرب و رنگين حمله مى كنند : " به هنگام آن فتنه و آشوب ، گروهى از غرب و گروهى از شرق وارد شده و سرنوشت امت مرا بدست گيرند . " ( المعجم : 2 / 218 ) يعنى بر كشورهاى مسلمان حكومت كنند .
اين فتنه از سرزمين شام ، سرزمينى كه دشمنان ما سلطه استعمارى سياه خويش را از آنجا آغاز نموده ، و آن را كانون پرتو تمدن مى نامند ، شروع مى شود و در پايان به فتنه اى تبديل مى گردد كه در احاديث ما به " فتنه فلسطين " معروف است ، سرزمين شام در آن زمان به آبِ درونمشك تشبيه شده كه لحظه اى آرام وقرارندارد : " چون فتنه فلسطين برپا شود منطقه شام آشفته و بى قرار گردد ، همچون آب درون مشك ! سپس فتنه برطرف شود در حالى كه شما اندك و پشيمانيد . " ( ابن حماد ص 139 )

 
يعنى آنقدر به دست دشمنان وبه دست يكديگركشته مى شويدكه اندك مى شويد . بر پايه احاديث در آن زمان ، فرزندان مسلمانان چنان با فرهنگ اين فتنه آميخته و تربيت مى شوند كه فرهنگى جز فرهنگ فتنه گران را نمى شناسند . و حكومت هاى ستمگر با احكام كفر بر مسلمانان حكمرانى نموده و آنان را به فجيع ترين وضع شكنجه مى كنند . در احاديث ، بانيان اين فتنه ، روميان ( غربيها ) و ترك ها كه ظاهراً مراد از آن روسها هستند ، معرفى شده اند . وقتى حوادث بزرگ سال ظهور رخ مى دهد ، فتنه گران نيروهاى خود را در منطقه رمله فلسطين و در سمت انطاكيه در ساحل تركيه ، سوريه و در سمت عربستان ، در مرزهاى سوريه ، عراق و تركيه مستقر مى كنند : " زمانى كه روم وترك ( غرب وروسيه ) عليه شما به پا خيزند و آنان با يكديگر نيز درگير شوند ، جنگ و كشتار در جهان رو به افزايش رود ، هواداران ترك ها ، پيشروى كرده و در جزيرة العرب مستقر گردند و افراطيون غربى در منطقه رمله فلسطين موضع گيرند " ( المعجم : 1 / 326 ) . بر اساس اين احاديث ، آغاز ظهور آن بزرگوار از مشرق زمين خواهد بود : " نقطه آغاز ظهور او از سى مشرق است و چون آن هنگام فرا رسد ، سفيانى خروج كند . " ( المعجم : 5 / 235) يعنى ، فراهم ساختن زمينه ظهور آن حضرت ، به دست نژاد سلمان فارسى است . همانها كه به دارندگان پرچم هاى سياه معروفند و نهضت آنان به رهبرى مردى از قم برپا مى گردد : " مردى از قم مردم را به حق دعوت كند . گروهى گرد او جمع شوند كه دلهاشان چون قطعه هاى آهن استوار و پولادين و در برابر تندبادها و طوفانها استوارند . از نبرد ، خسته و افسرده نشده و ترس و وحشت برايشان مفهومى ندارد . همواره بر خدا توكل كنند و فرجام نيكو از آن تقوا پيشگان است . " (  بحار : 60 / 216 )


آنان پس از قيام و نهضتشان ، از دشمنان ( ابرقدرتها ) مى خواهند كه در امورشان دخالت نكنند ولى نمى پذيرند : " حق را مى جويند ، اما به آنان سپرده نمى شود ، بار ديگر خواستار آن شوند ، اما راه به جائى نبرند ، با مشاهده اين وضع سلاح بر دوش گرفته ، و به مبارزه روى آورند . آنگاه حقوقشان را به رسميت شناسند ، اما اين بار ، آنها نپذيرند ، تا دست به قيام زنند . و پرچم نهضت را رها نكنند تا به دست صاحب شما ( يعنى حضرت مهدى ( عليه السلام ) ) بسپارند . كشته هاى آنان شهيدند (  المعجم : 3 / 269 ) . " به گفته روايات دو شخصيت موعود به نامهاى خراسانى كه فقيه يا رهبر سياسى است و شعيب بن صالح ، جوانى گندم گون ، با ريش كم پشت از اهالى رى ، كه فرمانده نظامى است ظهور مى كنند و پرچم خود را به امام ( عليه السلام ) تسليم و در حركت ظهور حضرت ، با سپاه او مشاركت كرده و شعيب بن صالح به فرماندهى كل نيروهاى حضرت منسوب مى شود . همچنين روايات حركتى را به تصوير مى كشند كه در سوريه و توسط عثمان سفيانى آغاز مى شود . او از هواداران غرب و هم پيمان يهوديان است و تمام سوريه و اردن را تحت فرمان خود قرار مى دهد : " خروج سفيانى حتمى است ، اين خروج از آغاز تا پايان ، پانزده ماه به طول انجامد . شش ماه آن را به جنگ و كشتار پردازد و وقتى پنج منطقه را به تصرف خود درآورد ، تنها مى تواند نه ماه بر آن مناطق فرمانروائى كند ، نه يك روز بيشتر ! " (المعجم : 3 / 462 ) طبق احاديث ، مناطق پنجگانه علاوه بر سوريه و اردن ، احتمالا لبنان را نيز در برگيرد ، ولى وحدتى كه سفيانى ايجاد مى كند ، وحدت نامباركى است كه هدف آن ايجاد يك خط دفاع عربى در برابر اسرائيل و پايگاهى براى مقابله با ايرانيانى است كه زمينه ساز حكومت حضرت مهدى ( عليه السلام ) هستند .


بهمين خاطر سفيانى اقدام به اشغال عراق نموده و نيروهايش را وارد آن مى كند : " او تعداد يكصد و سى هزار نيرو به طرف كوفه اعزام و در محلى بنام " روحاء " و " فاروق " مستقر سازد ، سپس شصت هزار تن از آنان روانه كوفه شده و در محل مقبره حضرت هود ( عليه السلام ) در " نخيله " فرود آيند . . . گويا من ، سفيانى ( يا همراه و يار او ) را مى بينم كه ميان خانه هاى شما در كوفه است و منادى او بانگ برمى آورد كه هر كس سر يك شيعه على را بياورد هزار درهم جايزه دارد ! در اين هنگام ، همسايه بههمسايه اش حملهور شده و مى گويد او از شيعيان على است . " ( 1 ) منطقه حجاز به خاطر درگيريهاى داخلى از داشتن يك حكومت قدرتمند بى بهره مى شود . به همين خاطر سفيانى مأموريت مى يابد تا عازم حجاز شده و دولت ضعيف آنجا را تقويت نمايد تا آمادگى لازم براى سركوبى نهضت حضرت مهدى ( عج ) بدست آيد ، چرا كه علامتهاى ظهور آن حضرت آشكار و زبانزد مردم مى شود و همه در انتظار نهضت رهائى بخش او چشم به راه حوادث مكه مى دوزند . نيروهاى سفيانى وارد مدينه مى شوند و با دست زدن به يك رشته عمليات ، موجب فساد و تباهى گسترده در شهر مى گردند . " قيام قائم آل محمد ( عج ) از شهر مكه آغاز مى گردد " اين خبر به سرعت در تمام نقاط عالم منتشر مى شود . لشكر سفيانى بلافاصله به سمت مكه حركت مى كند ( المعجم : 3 / 481 )  ، اما معجزه اى كه پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) در مورد سپاه سفيانى وعده داده ، به وقوع مى پيوندد : سپاه او قبل از رسيدن به مكه در زمين فرو مى رود و نابود مى شود : " پناهنده اى به خانه خدا پناه برد ، آنگاه سپاهى به سوى او رهسپار شود ، اما همين كه به بيابان مدينه رسند ، در زمين فرو روند . " ( المعجم : 1 / 481 ) سفيانى پس از تحمل دو شكست خود ، يكى در عراق به دست ايرانى ها و يمنى ها ، و ديگرى در حجاز بواسطه معجزه ، عقب نشينى كرده و باقيمانده نيروهاى خود را داخل سرزمين شام جمع مى كند تا براى مقابله با پيشروى سپاه امام به طرف دمشق و قدس ، آماده شود .


احاديث ما ، نبرد ياران امام زمان ( عج ) با سپاه سفيانى را حماسه اى بزرگ توصيف مى كنند كه از عكا تا صور و انطاكيه در ساحل درياى مديترانه و از دمشق تا طبريه و قدس در جبهه داخلى امتداد دارد . در اين نبرد بزرگ ، غضب الهى بر سفيانى و هم پيمانان يهودى و رومى اش ( غربى ها ) فرود آمده و پس از شكستى سخت و كوبنده ، سفيانى اسير و كشته مى شود . امام زمان ( عليه السلام ) به همراه مسلمانان وارد قدس مى گردد . روايات از نهضت ديگرى خبر مى دهند كه زمينه ساز حكومت حضرت بوده و در يمن پديد مى آيد . رهبر آن نهضت مورد ستايش قرار گرفته و يارى او بر مسلمانان واجب شمرده شده است : " هيچ پرچمى همچون پرچم يمانى هدايتگر نيست ، پس از خروج او فروش سلاح به مردم حرام شود پس به يارى او بشتابيد ، سرپيچى از او بر هيچ مسلمانى جايز نيست و هر كس چنين كند اهل آتش خواهد
يك حديث ، از ورود نيروهاى يمنى به عراق خبر مى دهد كه جهت يارى ايرانيان در برابر نيروهاى سفيانى دست به كار مى شوند و ظاهراً سپاه يمانى در يارى حضرت ( عليه السلام ) در حجاز نيز نقش مهمى ايفاء مى كنند . حضرت ( عليه السلام ) از كشور مصر بعنوان يك پايگاه مهم فرهنگى و تبليغى در سطح جهان بهره مى گيرد ، ورود آن حضرت و يارانش به مصر چنين بيان شده است : " آنگاه آنان ( مهدى ( عليه السلام ) و يارانش ) وارد مصر شوند و حضرت بر فراز منبر با مردم سخن گويد . زمين بر اثر عدل و داد رونق و نشاط تازه اى گيرد ، و آسمان باران رحمت خود را فرو بارد ، درختان بارور شده و زمين گياهانش را بروياند و زينت بخش ساكنان خود گردد ، حيوانات وحشى بگونه اى در آرامش و امنيت بسر برند كه همچون حيوانات اهلى ، همه جا آسوده به چرا پردازند . علم و دانش دل مردم با ايمان را چنان روشن كند كه هيچ مؤمنى از نظر علمى به برادر دينى اش نياز پيدا نكند . آرى ، آن روز ، اين آيه قرآن همه جا جلوه گر شود كه مى فرمايد " يغنى الله كلا من سعته " ( خداوند همگان را از غناى بى كران خويش توانگر سازد ) " ( المعجم : 5 / 83 - آيه قرآن : نساء / 130 )
احاديث دوران ظهور مى گويند كه يهوديان در آخر الزمان روى زمين فتنه و فساد مى كنند و به طغيان و برترى جوئى كشيده مى شوند ، همانطور كه خداوند در قرآن بيان نموده اما سرانجام به دست پرچمدارانى از خراسان نابود مى گردند :
" چيزى نمى تواند آنان را از تصميم خود بازگرداند تا آنكه درفش هاى خود را در ايلياء به اهتزاز درآورند . " (مسند احمد : 2 / 365 ) منظور از ايلياء ، همان قدس است .
 
اين بار ، شيعيان و ايرانيان هستند كه خداوند متعال آنان را عليه يهوديان برخواهد انگيخت : " ما بندگان نيرومندى از خود را عليه شما برانگيزيم " ( اسراء / 5 . ) . شايد منظور اين باشد كه ايرانيان و شيعيان بخش قابل توجهى از سپاه حضرت ( عج ) را در فتح قدس تشكيل خواهند داد .
احاديث ، جزئيات سركوب يهوديان را معين نكرده اند و نگفته اند كه اين حادثه در يك مرحله اتفاق خواهد افتاد يا در چند مرحله ؟ قبل يا بعد از ظهور ؟ ولى سرانجام كار يهوديان را چنين توصيف مى كنند كه نابودى آنان به دست تواناى حضرت و سپاهيانش در يك درگيرى شديد اتفاق مى افتد ، و اين در زمانى ست كه " عثمان سفيانى " حاكم سرزمين شام ، پيش مرگ يهوديان و رومى ها شده و در خط مقدم دفاعى آنها قرار گيرد . بنا به نقل روايات ، امام زمان ( عليه السلام ) نسخه هاى اصلى تورات را از درون غارى در انطاكيه و كوهى در فلسطين و درياچه طبريه بيرون مى آود و با استناد به آن يهوديان را محكوم و نشانه ها و معجزاتى را براى آنان آشكار مى سازد . برخى از يهوديان كه پس از آزادى قدس زنده مانده اند ، به حضرت ايمان مى آورند و كسانى كه ايمان نمى آورند از سرزمين هاى عربى اخراج مى گردند ( المعجم : 1 / 344 ) . به طورى كه از احاديث برمى آيد ، كمى قبل از ظهور حضرت ، جنگى جهانى رخ مى دهد كه ريشه در منطقه شرق عالم دارد " جنگها در زمين فراوان شود " از بعضى احاديث چنين فهميده مى شود كه اين جنگ بصورت جنگهاى منطقه اى است و در سال ظهور اتفاق مى افتد و خسارتهاى آن نيز متوجه آمريكا و اروپا مى شود : 
" آتش ، در مغرب زمين همچون شعله اى كه از هيزم فراوان زبانه كشد ، بالا رود " ( المعجم : 5 / 223 ) " بين مردم شرق و غرب و حتى ميان مسلمانان ايجاد اختلاف شود ، و مردم در اثر هراس و وحشتى كه دارند با رنج و گرفتارى سختى روبرو شوند " ( المعجم : 3 / 214 )
همچنين روايات خبر مى دهند كه زيانهاى جانى اين جنگ كه با بيمارى طاعون ، پيش از جنگ و بعد از آن همراه است ، دو سوم ساكنان زمين را در برمى گيرد ، اين خسارتها به شكل مستقيم گريبانگير مسلمانان نمى شود : " حادثه ظهور ، رخ ندهد مگر آنكه دو سوم مردم جهان از بين روند ، پرسيديم : وقتى دو سوم مردم از بين روند چه كسى باقى مى ماند ؟ فرمود : آيا شما نمى خواهيد جزء يك سوم باقيمانده باشيد ؟ " ( المعجم : 3 / 440 ) پاره اى از روايات ، اشاره دارند كه اين نبرد در چند مرحله انجام مى پذيرد ، و آخرين مرحله آن بعد از ظهور حضرت مهدى ( عليه السلام ) و آزاد سازى حجاز و ورود حضرت به عراق خواهد بود . البته آزاد نمودن حجاز مربوط به نابسامانى و خلأ سياسى و بحران حكومت آن ديار و حوادث ديگرى است كه مشروح آن در فصلهاى بعد خواهد آمد . انشاء الله

 


 

 





|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبادل لینک هوشمند

.متشگرم از خداوند ارزوی توفیق برایتان دارم






آمار مطالب

:: کل مطالب : 633
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 6
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 72
:: بازدید ماه : 599
:: بازدید سال : 3857
:: بازدید کلی : 92552

RSS

Powered By
loxblog.Com