قرآن نفرين به ظالم در مورد ظلم به حقوق عمومي يا ديني را واجب مي داند


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





قرآن نفرين به ظالم در مورد ظلم به حقوق عمومي يا ديني را واجب مي داند
نویسنده : محمدرضا عباسیان 09148023199
تاریخ : چهار شنبه 9 ارديبهشت 1394

قرآن نفرين به ظالم در مورد ظلم به حقوق عمومي يا ديني را واجب مي داند/ چرايي شعار مرگ بر آمريکا


دين و انديشه
دکتر عماد افروغ با بيان اينکه هر جا که تظاهراتي انجام مي شود و بوي قطع وابستگي و حتي استبداد ستيزي مي دهد شعار مرگ بر آمريکا هم به گوش مي رسد، گفت: شعار مرگ بر آمريکا منحصر به ايران و ايرانيان و انقلاب اسلامي نيست، منتها انقلاب اسلامي به بسياري از کشورها و معترضان جرأتي داد و تقدمي در نگرش جمعي به شعار مرگ بر آمريکا دارد.

دکتر عماد افروغ، جامعه شناس و استاد دانشگاه در مورد اين موضوع که آيا شعار مرگ بر آمريکا مصداق سبّ مي شود، و نظر شما درباره بحث کنار گذاشتن اين گونه شعارها در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: بنده در اين بحث حداقل به چند آيه اشاره مي کنم؛ يکي آيه 148 سوره نساء است «لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا» يعني خداوند بلند کردن صدا را به  بد گويي  دوست ندارد، مگر از آن کس که به او ستمي شده باشد و خدا شنوا و داناست.» مرحوم علامه طباطبايي در  تفسير الميزان مي فرمايند که کلمه «سوء مِنَ الْقَوْلِ» به معناي هر سخني است که درباره هر کسي گفته شود، ناراحت مي گردد مثل نفرين و ناسزا؛ چه ناسزايي که مشتمل بر بديها و عيب هاي طرف باشد و چه ناسزايي که در آن بدي هايي به دروغ به وي نسبت داده شود. همه اينها سخناني است که خداي تعالي جهر به آن و به عبارت ديگر اظهار آنرا دوست نمي دارد. ايشان در ادامه در شرح «إِلاَّ مَن ظُلِمَ» مي نويسند: و جمله «إِلاَّ مَن ظُلِمَ» استثناء منقطع است و معنايش با معناي کلمه «لکن» يکي است، پس در حقيقت خداوند متعال فرموده است که خدا دوست نمي دارد سخن زشت يا صداي بلند گفتن را، ليکن کسي که مورد ظلم شخص يا اشخاصي قرار گرفته مي تواند در مورد خصوص آن شخص يا اشخاص و در خصوص ظلمي که به وي رفته است سخن زشت و با صداي بلند بگويد.

وي افزود: اما آيت الله جوادي آملي در شرح «الّا من ظُلِم»، معتقدند که اين استثناء مي تواند متصل نيز باشد، در آنجا که تظلم و فرياد زدن افشاگرانه شخص ستمديده واجب يا مستحب و در نتيجه محبوب خدا واقع مي شود. عين عبارت ايشان در جلد21 تفسير تسنيم، ص242 به شرح زير است: بين «جهر سوء» (جهر بد) و «جهر به سوء» (جهر بدي) فرق است؛ «جهر سوء» (آشکار کردن گناه) براي همگان بد است و استثناء نمي پذيرد؛ اما «جهر به سوء» براي جلوگيري از ظلم و فرياد زدن افشاگرانه شخص ستمديده واجب يا مستحب است، محبوب خداست و در اين صورت، استثناي «الّا من ظُلِم» نيز مي تواند متصل باشد، بدين شکل: «لا يحب الله الجهر بالسوء من القول لاحد الّا جهر من ظُلم». گفتني است مفاد «لا يُحِبّ» نفي محبت همراه با کنايه از کراهت الهي است و همان گونه که امر بعد از نهي يا مورد توهّم خطر، بيش از رفع منع را نمي رساند و اثبات وجوب يا استحباب نيازمند دليل ديگر است، از استثناي ستمديده: «الّا من ظُلِم» نيز تنها جواز افشاگري استفاده مي شود؛ نه اثبات محبوبيت آن(اعم از وجوب يا استحباب)، زيرا خداي رحمان فقط واجبات و مستحبات را مي پسندد و در محدود? امور و حق شخصي(همچون سرقت مالي و مانند آن)، غيبت و شکايت و حکايت بدي و ظلم ظالم، جايز است نه واجب يا مستحب تا محبوب باشد، اما در حقوق عمومي يا ديني، نه تنها جايز بلکه محبوب است، زيرا يا مصلحت تامّ و ملزم دارد و واجب است؛ يا مصلحت ناقص و غير ملزم دارد و مستحب است.

وي با بيان اينکه آيه ديگر، آيه 194 سوره بقره است که خداوند مي فرمايد: «فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ» پس هر کس به شما ستم کرد شما هم به همان اندازه که به شما ستم کرده اند بر آنان ستم کنيد، اظهار داشت: اين آيه حکايت از اين دارد که خداوند به ما اجازه داده است که آنگاه که مورد ظلم و ستمي واقع مي شويم پاسخ ظلم را بدهيم. در آيه 41 سوره شوري هم آمده بود: «وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ» هر کسي از پي ستم ديدن، انتقام گيرد راه تعرضي بر عليه آنها نيست. علامه طباطبايي در ادامه شرح آيات بعدي مي فرمايند: تنها محکوميت از آنِ کساني است که به مردم ظلم مي کنند و مي خواهند بدون حق در زمين طغيان کنند. آري ستمگران محکوم هستند به اينکه از آنها انتقام گرفته شود.

افروغ با تأکيد بر اينکه طبق آيات فوق خصوصاً، آيه اول، خداوند اجازه نفرين را به مظلومان در برابر ظلم و تعدي نسبت به خود را داده است، افزود: علامه طباطبايي در شرح آيه 48 سوره نساء مي فرمايند: مفسرين هر چند که در تفسير کلمه سوء اختلاف کردند که به چه معناست، بعضي گفتند نفرين است، بعضي گفتند نام بردن از ظلم اوست و از اين قبيل معاني ديگر. همه اين معاني مشمول اطلاق آيه شريفه مي باشد. پس ديگر جهت ندارد که هر مفسري کلمه سوء را به يکي از آن معاني تفسير کند يعني معناي نفرين از کلمه سوء مي توان کرد. حال اينجا اين سؤال مطرح مي شود که واقعاً آمريکا به ما ظلم نکرده است ؟! آيا قطع نظر از اتفاقات قبل، حين و بعد از انقلاب اسلامي، همين تحريم هاي نابرابر و غير منصفانه و جهت دار مصداق ظلم نمي باشد؟

اين محقق و استاد دانشگاه اذعان کرد: در يکي از نشست هايي که بنده در ايتاليا داشتم، به رئيس دانشگاه گريگوريا گفتم: من قبول دارم که يک معناي عدالت مي تواند بخشش باشد و بايد توصيه به بخشش کرد، قرآن هم توصيه به بخشش کرده است، اما چرا هميشه بايد به مظلوم توصيه به بخشش کرد، چرا کسي جلوي ظالم را نمي گيرد؟! چرا به فلسطيني ها مي گوئيد ببخشيد، چرا به اسرائيلي ها نمي گوئيد ظلم نکنيد و چرا جلوي ظلم آنها را نمي گيريد؟ بخشش در کنار عدالت خوب است و معنا مي دهد. اين نکته خيلي ظريفي است.

وي تأکيد کرد: سؤال من اين است که آيا آمريکا در حق مردم ما ظلم کرده است يا خير؟ اگر کسي شک دارد مي تواند در مورد اين موضوع بحث کند. از قبل از انقلاب اسلامي، آمريکا چه بلايي بر سر ما آورد. اوج بهترين رابطه ما با آمريکا در زمان شاه بود، ببينيد چه وضعي داشتيم که بعضيها فکر مي کنند با برقراري رابطه با آمريکا، مشکلات کنوني ما همه حل مي شود! مگر ما زماني بهترين رابطه را با آمريکا نداشتيم، چه چيزي عايد ما شده بود؟! شاخصهاي سياسي و اقتصادي، فرهنگي؛ وضعيت ما را در آن زمان به خوبي نشان مي دهد. ما يک کشور پيراموني و شبه سرمايه داري وابسته بوديم که مأموريت داشتيم از منافع آمريکا در منطقه دفاع کنيم. آيا «وابستگي» به بيگانه نبايد به حيثيت عده اي بر بخورد.

وي در ادامه سخنانش تصريح کرد: اگر کسي بخواهد به آيات قرآن استناد کند، قرآن کاملا روشن کننده است. حداقل واکنشي که مظلوم مي تواند انجام دهد اين است که نفرين کند. مرگ بر آمريکا يعني نفرين بر سياست هاي ظالمانه و سلطه گرانه آمريکا. منظور ما و مردم شريف و غيور ما از مرگ بر آمريکا شهروندان آمريکايي نيستند، آمريکايي ها هم مي دانند که منظور ما از مرگ بر آمريکا آنها نيستند. منظور سياست هاي سلطه گرانه و يکجانبه گرايانه آمريکاست. اين عوام فريبانه است که عده اي رندانه در داخل مي کوشند بين اين دو خلط کنند. براي مثال اگر منظور مردم از مرگ بر شوروي مردم شوروي بود، چرا پس از فروپاشي شوروي سابق مردم به شعار خود ادامه ندادند؟ مردم شوروي که کماکان زنده بودند.

اين استاد دانشگاه  با طرح مجدد اين سؤال که آيا واقعاً آمريکا از اول انقلاب اسلامي تاکنون در حق ما ظلم نکرده است؟!، گفت: مردم ما هوشيارانه متوجه شدند و با اين شعار مخالفت خود را نشان دادند. مردم ايران حتي بايد مقابله به مثل کنند، اما کي و کجا توانستند مقابله به مثل کنند و انتقام بگيرند. کجا انتقام گرفتند؟! برخي از آقايان در شرح ها و تحليل هايشان سخن از دشمني ما با آمريکا مي کنند، ما کجا با آمريکايي ها دشمني کرديم؟ ما اصلاً فرصت دشمني نداشتيم، ما حتي فرصت انتقام را هم نداشتيم. ما فقط يک «نفرين» و يک «مرگ بر آمريکا» گفتيم. ما کجا دشمني کرديم!، آمريکا دشمني کرده است!

وي با اشاره به اينکه آمريکا از اول انقلاب تاکنون انواع و اقسام شيطنتها و ظلمها را روا داشته است، بيان کرد: ما ملت نجيبي هستيم، ببينيد پشت جنگ تحميلي چه کشوري خوابيده بود؟! پشت کودتاهاي پي در پي نظامي چه کشوري خوابيده بود؟! پشت تحريمهاي ناروا و ناجوانمردانه چه کشوري خوابيده بود؟! انواع و اقسام سلاحهاي هسته اي را دارند و حتي آنرا به کار گرفته اند اما امروز دم از اهداف صلح جويانه هسته اي براي خودشان مي زنند و ما را متهم به اهداف غير صلح آميز مي کنند. اگر اين مصداق ظلم نيست، پس چه چيز مصداق ظلم است؟!

وي با بيان اينکه اصولاً نطفه اسرائيل براساس ظلم و اشغال نامشروع بسته شده است و روز به روز بر ظلم خود افزوده است، اظهار داشت: جنايتهاي اسرائيل، جنگهاي غزه، سي و سه روزه و ... را ببينيد!  برخلاف برخي شهروندان آمريکايي و روشنفکران متعهد و آزاديخواه در آمريکا، سران اين کشور چه واکنشي نسبت به اين گونه ظلمها  نشان مي دهند؟ در خود آمريکا شاهد اين هستيم که برخي روشنفکران متعهد اين کشور از جمله نوام چامسکي عليه سياستهاي يک جانبه گرا و ظالمانه و سلطه جويانه آمريکا موضع مي گيرند. ملتي در ايران قيام کرده و آمريکاشناسي خوبي را انجام داده است و متوجه شده ريشه همه عقب ماندگيها از کجاست و شعار مرگ بر آمريکا داده است. البته اين تنها مربوط به ملت ما نيست هرجا که تظاهراتي  انجام مي شود که بوي قطع وابستگي و حتي استبداد ستيزي مي دهد شعار مرگ بر آمريکا هم به گوش مي رسد.

وي با اشاره به اينکه شعار مرگ بر آمريکا منحصر به ايران و ايرانيان و انقلاب اسلامي هم نيست، گفت: منتها انقلاب اسلامي به بسياري از کشورها و معترضان جرأتي داد و تقدمي در نگرش جمعي به شعار مرگ بر آمريکا دارد و الا به صورت پراکنده در تظاهرات بيشتر کشورهاي دنيا شعار مرگ بر آمريکا و آتش زدن پرچم آمريکا را مي بينيد که البته به هيچ وجه به معناي مردم و شهروندان آمريکا نيست. منظور سياستهاي بيروني آمريکا در قبال ساير کشورهاست.

افروغ در ادامه سخنانش با بيان اينکه آقايان بيايند ظلم را تعريف کنند، اذعان کرد: شرايط مذاکره را نگاه کنيد کاملا غيرمنصفانه است. ما معمولاً در جنگ با عراق، خيلي ملاحظه مي کرديم که خداي ناکرده مقابله به مثل نکنيم. مثلا اگر آنها شيميايي مي زدند ما نزنيم، اگر آنها شهرهاي ما را بمباران مي کنند ما اين کار را انجام ندهيم؛ به اين خاطر که ممکن است بي گناه و افراد غير نظامي کشته شوند، رفتار آنها با اسراي ما و رفتار ما با اسراي آنها را ببينيد، (و البته سرنوشت صدام و کشور عراق را هم ببينيد). مسأله تحريم ناجوانمردانه آمريکا را ببينيد، مگر فقط دامن سران کشور را گرفته، مگر دامن صاحبان قدرت را گرفته؛ تمام مردم را درگير کرده است. اين مصداق ظلم نيست؟!

وي تأکيد کرد: براساس عدالت کيفري همه در برابر قانون يکسان هستند. آيا همه در برابر قانون هسته اي يکسان هستند؟ يک قانون بين المللي در ارتباط با انرژي هسته اي ايجاد شده و پاي NPT هم به ميان آمده است، اما کشور غاصبي که به آن نپيوسته و  تهديد هسته اي هم به حساب مي آيد، غالب رايزني ها تا کنون به نفع او و در جهت منافع او صورت گرفته است، آيا اين مصداق ظلم نيست؟ خودشان انرژي هسته اي داشته باشند اما ديگران نداشته باشند، آيا اين مصداق ظلم نيست؟! اين همه ظلم در جهت ايجاد مانع براي پيشرفت کشور ايجاد شود، اما مردم يک کشور عطف به حق طبيعي و قرآني خود واجب نباشد يک مرگ بر آمريکا و يک نفرين بر او بگويند؟ اين از حرفهاي عجيب و غريبي است که ما مي شنويم. به هر حال فکر مي کنم اين يک سناريوي طراحي شده است.

وي بيان کرد: روز اولي که بحث اخير آمريکا مطرح شد مطلبي نوشتم تحت عنوان اما و اگر رابطه و مذاکره با آمريکا، گفتيم اگر فقط يک مکالمه است مشکلي نيست، اگر فقط يک مذاکره است باز هم با رعايت ملاحظاتي مشکلي نيست، اما اگر مي خواهد به رابطه بيانجامد شرط و شروط دارد،  گفتند فقط مذاکره است. گفتيم عيب و اشکالي ندارد، هشيارانه و با اعتماد به رهبري نظام منتظر نتايج آبرومند مذاکرات مي مانيم. اما دفعتاً مشاهده کرديم که مسئله رابطه با آمريکا از سوي برخي رسانه ها و زير سؤال بردن شعار مرگ بر آمريکا و انتساب آن  به پرچمدار اصلي و واقعي اين شعار از سوي يکي از آقايان مطرح شد و نامه اي خاص به امام(ره) را مطرح کردند.  بايد به نامه ها اعتبار دهيم يا مواضع روشن امام(ره)؟ بايد به خاطره استناد کنيم يا مستندات معتبر و مورد قبول امام؟ اينها همه دست به دست هم مي دهد که احساس خطر کنيم.

اين استاد دانشگاه تصريح کرد: به تعبير مرحوم مدرس: «اگر قرار است بميريم چرا با دستهاي خودمان»؛ بيائيم نحوه مديريت را عوض کنيم. بيائيم شيوه اداره کشور را عوض کنيم. به ساده زيستي اول انقلاب برگرديم. از تمام قابليت ها و فعليت هاي  داخل استفاده کنيم و مديريت جهادي و مطرح در دفاع مقدس را احيا کنيم.  البته اميدوارم چه کار به جاهاي سخت بکشد و چه نکشد، اين اتفاق رخ دهد، که راه نجات و پيشرفت درون زاي ما در رجعت به اين الگوي مديريتي و اين سبک زندگي است. نشود خداي  ناکرده سياست هاي سازش و مبتني بر ذلتي بر ما تحميل شود که آيندگان ما را لعن و نفرين کنند، همان گونه که ما امروز مسببان قراردادها و معاهدات ترکمنچاي و گلستان را لعن و نفرين مي کنيم. خدا نکند که آيندگان ما را نفرين کنند.

افروغ با اشاره به اينکه ما بايد به روحيه انقلابي خودمان برگرديم، تصريح کرد: يادمان نرود چه اصولي در دفاع مقدس داشتيم. مديريت شرايط جنگي فراموش نشود. به ساده زيستي برگرديم که با آن، خيلي از مسائل حل مي شود. تمام اذهان را بايد فعال کنيم. از تمام ظرفيتها بايد استفاده  و مقابله کنيم. برخي ها طوري از آمريکا صحبت مي کنند انگار همه چيز به آمريکا بر مي گردد. انگار خدا را فراموش کرده اند، «و ما لکم من دون الله من ولي و لا نصير»، خدا منتقم است، خدا نصرت دهنده مظلومان و انتقام گيرنده از ظالمان است. اين چه تصويري است که  برخي از آمريکا به دست مي دهند! واقعاً مايه شرم است. عده اي واقعاً وا داده اند و وادادگي خودشان را القا مي کنند!

وي با تأکيد بر اينکه چه کسي گفته که مذاکره نکنيم، اما مذاکره بايد شفاف باشد، گفت: جنبشهاي مدني دنيا و رسانه ها ناظر باشند تا مشخص شود چه کسي زور مي گويد و قاعده بازي را به هم مي زند. چه کسي اجازه گفتگو به ديگري را نمي دهد، اجازه اعلام موضع به او نمي دهد، موضع ديگري را سرکوب مي کند، پيش شرط مي گذارد، مذاکره را قطع مي کند و چه کسي شفاف برخورد مي کند؟ همه بايد بدانند. مذاکرات بايد شفاف باشد تا دنيا مطلع شود. همه اهل دنيا که اهل ظلم و ستم نيستند، روشنفکران عالم بدانند چه مي گذرد و فشار بياورند تا ظالم، براحتي ظلم نکند. در اين صورت است که آمريکا بار ديگر به زماني برمي گردد که هيچ غلطي نمي تواند بکند. وقتي امام(ره) مي فرمودند آمريکا هيچ غطلي نمي تواند بکند با اتکا به همين آگاهي بخشي ها و نوع نگاه و حقيقت گرايي و اطلاعات قابل دسترس بوده است




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبادل لینک هوشمند

.متشگرم از خداوند ارزوی توفیق برایتان دارم






آمار مطالب

:: کل مطالب : 633
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 10
:: باردید دیروز : 34
:: بازدید هفته : 198
:: بازدید ماه : 501
:: بازدید سال : 3759
:: بازدید کلی : 92454

RSS

Powered By
loxblog.Com